اِرمیا 12:5 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳5 خداوند گفت: «ای اِرمیا، اگر از مسابقه دادن با پیادگان اینقدر خسته شدهای، چگونه میتوانی با اسبان مسابقه دهی؟ اگر نمیتوانی در زمین صاف و هموار روی پای خود بایستی، در جنگلهای اُردن چه خواهی کرد؟ အခန်းကိုကြည့်ပါ။هزارۀ نو5 «اگر وقتی با پیادگان دویدی تو را خسته کردند، پس چگونه با اسبان برابری توانی کرد؟ و اگر اعتمادت را بر سرزمینی ایمن نهادهای، در بیشههای اطراف اردن چه خواهی کرد؟ အခန်းကိုကြည့်ပါ။Persian Old Version5 اگر وقتی که با پیادگان دویدی تو را خسته کردند پس چگونه با اسبان میتوانی برابری کنی؟ و هرچند در زمین سالم، ایمن هستی در طغیان اردن چه خواهی کرد؟ အခန်းကိုကြည့်ပါ။کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر5 «اگر با کسانی که انسانی بیش نیستند مسابقه دادی و خسته شدی، پس چگونه با اسبان مسابقه خواهی داد؟ اگر در زمین صاف نتوانستی بایستی و لغزیدی، در جنگلهای انبوه اردن چه خواهی کرد؟ အခန်းကိုကြည့်ပါ။مژده برای عصر جدید5 خداوند گفت: «ای ارمیا، اگر از مسابقه دادن با مردمان اینقدر خسته شدهای، چگونه میتوانی با اسبان مسابقه دهی؟ اگر نمیتوانی در زمین صاف و هموار روی پای خود بایستی، در جنگلهای اردن چه خواهی کرد؟ အခန်းကိုကြည့်ပါ။کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده5 اگر وقتی که با پیادگان دویدی، تو را خسته کردند، پس چگونه با اسبان میتوانی برابری کنی؟ و هرچند در سرزمین سالم، ایمن هستی، در طغیان اُردن چه خواهی کرد؟ အခန်းကိုကြည့်ပါ။ |
مانند شیری که از جنگلهای انبوه کرانههای رود اُردن بیرون میآید و بهسوی چمنزارهای سرسبز پیش میرود، به همان نحو من خواهم آمد و مردم اَدوم ناگهان از سرزمین خود پا به فرار میگذارند. آنگاه رهبری که من برگزینم بر آن ملّت حکومت خواهد کرد. چه کسی را میتوان با من مقایسه کرد؟ چه حکومتی میتواند با من مخالفت کند؟
من، خداوند، مثل شیری که از بیشهای در کنار رود اُردن بیرون میآید و بهطرف چمنزارها میرود، تمام بابِلیها را مجبور خواهم کرد بهطور ناگهانی از شهر خودشان فرار کنند. آنگاه رهبری که من انتخاب میکنم، بر آن ملّت حکومت خواهد کرد. چه کسی را میتوانید با من مقایسه کنید؟ چه کسی جرأت دارد مرا به مبارزه بطلبد؟ چه فرمانروایی میتواند با من مخالفت نماید؟
در آن وقت از سال و در هنگام درو، آب تا کنارۀ رود بالا میآید. همینکه کاهنان پای خود را در آب گذاشتند، آبی که از طرف بالا جریان داشت، از حرکت باز ایستاد و در مسافت دوری تا شهری به نام آدم، در نزدیکی صَرتان جمع شد و جریان آب که پایینتر از آنجا بود تا دریای مُرده قطع شد، بهطوریکه قوم توانستند در جایی که مقابل اریحا بود، از رود عبور کنند.