Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِشعیا 5:2 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 او زمین را کَند و از سنگلاخ‌ها پاک ساخت و مرغوب‌ترین تاک‌ها را در آن کاشت. بُرجی برای نگاهبانی آن بنا کرد و چرخُشتی برای فشردن انگورهای آن ساخت. سپس در انتظار نشست تا انگورها خوب برسند، امّا تمام انگورها ترش بودند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

2 او زمینِ آن را کند و آن را از سنگها زُدود، و بهترین موها را در آن غرس کرد. برجی نیز در میانش ساخت، و چَرخُشتی در آن کَند؛ آنگاه به انتظار نشست تا انگور بیاورد، اما انگورِ تلخ آورد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

2 و آن را کنده از سنگها پاک کرده و موبهترین در آن غرس نمود و برجی در میانش بناکرد و چرخشتی نیز در آن کند. پس منتظر میبودتا انگور بیاورد اما انگور بد آورد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 او زمینش را کند و سنگهایش را دور ریخت، و بهترین درختان مو را در آن کاشت. درون آن برج دیدبانی ساخت، چرخشتی نیز در آن کند. چشم انتظار انگور نشست، اما تاکستانش انگور ترش آورد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

2 او زمین را کَند و از سنگلاخ‌ها پاک ساخت. مرغوبترین تاک‌ها را در آن کاشت. بُرجی برای نگاهبانی آن بنا کرد و چرخشتی برای فشردن انگورهای آن ساخت. و برای رسیدن فصل برداشت انگورها به انتظار نشست، امّا تمام انگورها ترش بودند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

2 او زمین آن را کنده، از سنگها پاک کرده، و مو بهترین در آن کاشت و برجی در میانش بنا کرد و حوضی برای شراب نیز در آن کند. آنگاه منتظر می‌بود تا انگور بیاورد، اما انگور بد آورد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِشعیا 5:2
31 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

من برای قوم خود بنی‌اسرائیل، سرزمینی را برقرار خواهم کرد که برای همیشه وطن ایشان باشد و از شرّ دشمنان در امان باشند


در آن روزها، در یهودا بعضی را دیدم که در روز سَبَّت انگورها را می‌ا‌فشردند و برخی دیگر غلّه و شراب، انگور، انجیر و کالاهای دیگر را بار الاغ می‌کردند و به اورشلیم می‌بردند. من به ایشان هشدار دادم که در روز سَبَّت هیچ کالایی نفروشند.


تو ما را همچون درخت مو از مصر بیرون آوردی و در سرزمین کنعان نشاندی و قوم‌های آن سرزمین را بیرون راندی.


آنجا را پاک کردی و قوم تو در آنجا ریشه دوانیده سراسر آن سرزمین را پُر ساختند.


همچنین اگر تو با ما نیایی، از کجا معلوم خواهد شد که تو به من و قوم خودت نظر لطف داری؟ بودن حضور تو با ما، ما را از بقیّهٔ ملل روی زمین متمایز می‌سازد.»


اورشلیم متروک مانده است، مانند آلونکی بی‌دفاع در تاکستان یا سایه‌بانی در جالیزار یا شهری محاصره شده.


اسرائیل، تاکستان خداوند متعال است. مردم یهودیه تاک‌هایی هستند که او کاشته است. او از آن‌ها انتظار عدالت داشت، امّا درعوض، آن‌ها مرتکب قتل شدند. او از آن‌ها انتظار داشت عادلانه رفتار کنند، ولی فریاد مظلومان برای داوری بلند است.


«من خداوند متعال، اسرائیل و یهودا را مثل نهالی کاشتم، امّا اکنون خبر مصیبت‌باری برایشان دارم. این بلا را خودشان بر سَرخود آوردند، چون مرتکب شرارت شده‌اند؛ آن‌ها با گزراندن قربانی در برابر بَعَل‌، مرا خشمگین کرده‌اند.»


من تو را مثل یک تاک مرغوب، از بهترین بذر زمین کاشتم. امّا نگاه کن، ببین چه شده‌ای! یک تاک پوسیدۀ بی‌ارزش.


قوم اسرائیل مانند تاکی پُر از انگور بود. هرقدر ثمرشان زیاد می‌شد، به همان اندازه قربانگاه‌های بیشتری می‌ساختند و هرقدر که محصولات زمینشان فراوان‌تر می‌گردید، ستون‌های مقدّس سنگی زیباتری برای پرستش برپا می‌کردند.


ای اورشلیم، در جایی که خدا مانند شبان از بُرج دیده‌بانی مراقب قوم خود می‌باشد، تو دوباره پایتخت پادشاهی خودت خواهی شد.


از فراز صخره‌ها آن‌ها را می‌بینم؛ از بالای کوه‌ها آن‌ها را تماشا می‌کنم. آن‌ها قومی هستند که جدا از دیگران زندگی می‌کنند و خود را جزو قوم‌های دیگر بشمار نمی‌آورند.


و در کنار جاده درخت انجیری دیده به‌طرف آن رفت، امّا جز برگ چیزی در آن نیافت. پس آن درخت را خطاب کرده فرمود: «تو دیگر هرگز ثمر نخواهی آورد!» و آن درخت در همان لحظه خشک شد.


«به مَثَل دیگری گوش دهید: مالکی بود که تاکستانی احداث کرده دور آن دیواری کشید و در آن چَرخُشتی کند و یک بُرج دیده‌بانی هم برای آن ساخت. آنگاه آن‌ را به باغبانان سپرد و خود به مسافرت رفت.


هنگامی‌که موسم چیدن انگور رسید، او غلامان خود را نزد باغبانان فرستاد تا انگور را تحویل بگیرند.


از دور درخت انجیر پُربرگی دید و رفت تا ببیند که آیا می‌تواند چیزی در آن پیدا کند. وقتی به آن رسید، جز برگ چیزی ندید چون هنوز فصل انجیر نبود.


عیسی به سخن خود ادامه داد و در قالب مَثَل به ایشان گفت: «مردی تاکستانی احداث کرد و دیواری دور آن کشید. در داخل آن چَرخُشتی برای گرفتن آب انگور کند و بُرجی هم ساخت. بعد آن‌ را به باغبانان اجاره داد و خود به سفر رفت.


در موسم انگور، غلامی را نزد باغبانان فرستاد تا سهم خود را از محصول تاکستان بگیرد.


آن‌ها اسرائیلی هستند و مقام فرزند خواندگی، شراکت در جلال خدا، پیمان‌ها، شریعت، مراسم عبادت و وعده‌ها به ایشان داده شده است.


چه کسی با خرج خود سربازی می‌کند؟ چه کسی در تاکستان خود انگور کاشته از میوۀ آن نمی‌خورد؟ کدام شبان است که گلّه‌ای را شبانی کند و از شیر آن استفاده نکند؟


ای قوم احمق و نادان، آیا این است جبران مناسب برای خداوند؟ آیا او پدر و خالق شما نیست؟ آیا او نبود که از شما قومی‌ استوار ساخت؟


پس از این ماجرا، سامسون عاشق زنی شد که نامش دلیله بود و در وادی سورِق زندگی می‌کرد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ