Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲سموئیل 4:8 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

8 سپس آن‌ها سر ایشبوشِت را به حضور داوود برده گفتند: «سر ایشبوشِت، پسر دشمنت شائول را که همیشه قصد کشتن تو را داشت، برایت آورده‌ایم. خداوند انتقام سرور ما، پادشاه را از شائول و فرزندان او گرفته است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

8 آنان سرِ ایشبوشِت را به حِبرون نزد داوود بردند و به پادشاه گفتند: «این است سرِ ایشبوشِت، پسر دشمنت شائول که قصد جان تو داشت. امروز خداوند انتقام سرورمان پادشاه را از شائول و نسلش گرفته است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

8 و سرایشبوشت را نزد داود به حبرون آورده، به پادشاه گفتند: «اینک سر دشمنت، ایشبوشت، پسرشاول، که قصد جان تو میداشت. و خداوندامروز انتقام آقای ما پادشاه را از شاول و ذریهاش کشیده است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

8 تا به حبرون رسیدند. ریکاب و بعنه سر بریده شدهٔ ایشبوشت را به داوود تقدیم کرده، گفتند: «این سر ایشبوشت، پسر دشمنت شائول است که می‌خواست تو را بکشد. امروز خداوند انتقام تو را از شائول و تمام خاندان او گرفته است!»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

8 پس سر ایشبوشت را به حضور داوود برده گفتند: «سر ایشبوشت، پسر دشمنت شائول را که همیشه قصد کشتن تو را داشت، برایت آوردیم. خداوند انتقام سرور ما، پادشاه را از شائول و فرزندان او گرفت.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

8 و سر ايشبوشِت را نزد داوود به حِبرون آورده، به پادشاه گفتند: «اينک سر دشمنت، ايشبوشِت پسر شائول، که قصد جان تو می‌داشت. و خداوند امروز انتقام آقای ما پادشاه را از شائول و نسلش کشيده است.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲سموئیل 4:8
18 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

بعد اَخیمَعَص پسر صادوق گفت: «حالا می‌روم و به پادشاه مژده می‌دهم که خداوند او را از دست دشمنانش نجات داده است.»


در همین وقت غلام حَبشه‌ای رسید و گفت: «مژده! زیرا خداوند امروز تو را از شرّ آن‌هایی که در مقابل تو شورش کردند، نجات داد.»


در این وقت، اَبنیر پسر نیر، فرماندهٔ لشکر شائول، به مَحَنایِم رفت و ایشبوشِت پسر شائول را به پادشاهی قلمرو جِلعاد، اَشیر، یِزرِعیل، اِفرایِم، بنیامین و تمام سرزمین اسرائیل گماشت.


او است خدایی که انتقام مرا می‌گیرد و ملل جهان را به دست من مغلوب می‌سازد.


تمام روز دربارۀ عدالت تو سخن خواهم گفت، زیرا همۀ کسانی‌ که در پی آزار من بودند، شرمنده و رسوا شدند.


به او گفت: «برخیز، کودک و مادرش را بردار و به سرزمین اسرائیل روانه شو، زیرا آن کسانی‌ که قصد جان کودک را داشتند، درگذشته‌اند.»


ای آسمان از نابودی او شادی کن! ای مقدّسین و رسولان، و ای انبیا شادی کنید، چون خداوند انتقام شما را از او گرفته است!


آن‌ها با صدای بلند فریاد زدند: «ای خداوندِ قدّوس و راستین، تا به کی بر ساکنین زمین داوری نمی‌کنی و انتقام خون ما را از آن‌ها نمی‌گیری؟»


ولی شائول نیزه‌ای را که در دست داشت به‌سوی داوود پرتاب کرد تا او را به دیوار میخکوب کند، امّا داوود، دو بار خود را کنار کشید.


شائول به پسر خود یوناتان و خادمان خود گفت که داوود را به قتل برسانند. امّا چون یوناتان، داوود را دوست می‌داشت،


شائول چند نفر را فرستاد و گفت: «او را با بسترش به حضور من بیاورید تا وی را بکُشم.»


بعد داوود از نایوت رامَه گریخت و نزد یوناتان آمده گفت: «من چه گناهی کرده‌ام؟ چه خلافی نسبت به پدرت کرده‌ام که قصد کشتن مرا دارد‌؟»


داوود در جنگل حارث بود که شنید شائول برای کشتن او آمده است.


همراهان داوود به او گفتند: «امروز همان روزی است که خداوند فرمود: من دشمنت را به دست تو تسلیم می‌کنم. هرچه دلت بخواهد با او بکن!» آنگاه داوود برخاست و آهسته رفت و گوشۀ ردای شائول را بُرید.


اگر کسی درپی آزار شما باشد و قصد کشتن شما را داشته باشد، خداوند شما را در پناه خود آن‌چنان محافظت خواهد کرد که کسی از گنج خود مراقبت می‌کند، امّا جان دشمنانتان را مانند سنگ فلاخن از بدنشان دور می‌اندازد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ