Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲سموئیل 4:4 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

4 یوناتان پسر شائول، پسری داشت به نام مِفیبوشِت که هنگامی‌که شائول و یوناتان کشته شدند پنج‌ساله بود. وقتی خبر مرگ آن‌ها در یِزرِعیل شنیده شد، پرستارش او را برداشت و فرار کرد، امّا به‌خاطر عجله‌ای که داشت او از دستش افتاد و لنگ شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

4 و اما یوناتان پسر شائول را پسری لنگ بود. وقتی از یِزرِعیل خبر مرگ شائول و یوناتان رسید، او پنج سال داشت. پس دایه‌اش او را برگرفت تا بگریزد. اما در حالی که شتابان می‌گریخت، پسرک افتاد و لنگ شد. نام این پسر مِفیبوشِت بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

4 و یوناتان پسر شاول را پسری لنگ بود که هنگام رسیدن خبر شاول و یوناتان از یزرعیل، پنج ساله بود، و دایهاش او را برداشته، فرار کرد. وچون به فرار کردن تعجیل مینمود، او افتاد و لنگ شد و اسمش مفیبوشت بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

4 (در ضمن، شائول نوهٔ لنگی داشت به نام مفیبوشت که پسر یوناتان بود. هنگامی که شائول و یوناتان در جنگ یزرعیل کشته شدند، مفیبوشت پنج ساله بود. وقتی خبر مرگ شائول و یوناتان به پایتخت رسید، دایهٔ مفیبوشت، او را برداشت و فرار کرد. ولی هنگام فرار به زمین خورد و بچه از دستش افتاد و پایش لنگ شد.)

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

4 یوناتان پسر شائول، پسری داشت به نام مفیبوشت که هنگامی‌که شائول و یوناتان کشته شدند پنج سال داشت. وقتی خبر مرگ آنها در یزرعیل شنیده شد، پرستارش او را برداشت و فرار کرد، امّا به‌خاطر عجله‌ای که داشت او را انداخت و او لنگ شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

4 يوناتان پسر شائول را پسری لنگ بود که هنگام رسيدن خبر شائول و يوناتان از يِزرِعيل، پنج ساله بود، و دايه‌اش او را برداشته، فرار کرد. و چون به فرار کردن عجله می‌نمود، پسر افتاد و لنگ شد. اسم این پسر مِفيبوشِت بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲سموئیل 4:4
10 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

امّا به‌ سبب قسمی که پادشاه و یوناتان در حضور خداوند با هم خورده بودند، مِفیبوشِت، پسر یوناتان را به آن‌ها نداد،


مِفیبوشِت که از دو پا لنگ بود، به اورشلیم رفت و همیشه بر سر سفرۀ پادشاه خوراک می‌خورد.


پادشاه از او سؤال کرد: «آیا هنوز هم از خاندان شائول کسی باقی‌مانده است تا من وفاداری و مهربانی خود را به او نشان بدهم؟ من همان‌طور که به خدا قول دادم، انجام خواهم داد.» صیبا در جواب پادشاه گفت: «بلی، پسری از یوناتان هنوز زنده است که لنگ می‌باشد.»


وقتی مِفیبوشِت، پسر یوناتان به حضور داوود آمد، سَرخود را به علامت تعظیم به زمین خم کرد. داوود گفت: «مِفیبوشِت؟» او جواب داد: «بلی، سرور من، بندهٔ شما در خدمت شما می‌باشد.»


امّا هَدَد و گروهی از خدمتکاران پدرش به مصر گریختند. در آن زمان هَدَد، کودکی خردسال بود.


یوناتان پدر مریب‌بَعَل و مریب‌بَعَل پدر میکاه بود.


مریب‌بَعَل پسر یوناتان و میکاه پسر مریب‌بَعَل بود.


سپاه فلسطینی‌ها در اَفیق جمع شدند و اسرائیلیان در کنار چشمه در دشت یِزرِعیل اردو زدند.


پس داوود و همراهان او صبح زود برخاستند و به فلسطین بازگشتند. سپاهیان فلسطین نیز به راه خود به‌طرف یِزرِعیل ادامه دادند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ