Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲سموئیل 15:2 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 او هرروز صبح زود از خواب بیدار می‌شد و در کنار دروازۀ شهر می‌ایستاد. هرکسی که برای رسیدگی به شکایت خود نزد پادشاه می‌رفت، اَبشالوم او را صدا می‌کرد و می‌پرسید: «از کدام شهر هستی؟» و هنگامی‌که او می‌گفت که از فلان طایفۀ اسرائیل است،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

2 اَبشالوم صبح زود برمی‌خاست و کنار راه دروازه می‌ایستاد، و هرگاه کسی شکایت خود را برای رسیدگی نزد پادشاه می‌آورد، اَبشالوم او را می‌خواند و می‌گفت: «از کدام شهری؟» و چون آن شخص می‌گفت: «بنده‌ات از فلان قبیلۀ اسرائیل است،»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

2 و ابشالوم صبح زود برخاسته، به کناره راه دروازه میایستاد، و هر کسیکه دعوایی میداشت و نزد پادشاه به محاکمه میآمد، ابشالوم او را خوانده، میگفت: «تو ازکدام شهر هستی؟» و او میگفت: «بنده ات از فلان سبط از اسباط اسرائیل هستم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 او هر روز صبح زود بلند می‌شد، کنار دروازهٔ شهر می‌رفت و در آنجا می‌ایستاد. هر وقت کسی را می‌دید که برای رسیدگی به شکایتش می‌خواهد پیش پادشاه برود، او را صدا زده، می‌پرسید که از کدام شهر است و چه مشکلی دارد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

2 او هر روز، صبح زود از خواب بیدار می‌شد و به دروازهٔ شهر رفته می‌ایستاد. هرکسی که برای رسیدگی به شکایت خود نزد پادشاه می‌رفت، ابشالوم او را صدا می‌کرد و می‌پرسید: «از کدام شهر هستی؟» و هنگامی‌که او می‌گفت که از فلان طایفهٔ اسرائیل است،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

2 و صبح زود برخاسته، به کناره راه دروازه می‌ايستاد، و هر کسی ‌که دعوايی می‌داشت و نزد پادشاه به محاکمه می‌آمد، اَبشالوم او را خوانده، می‌گفت: «تو از کدام شهر هستی؟» و او می‌گفت: «بنده​ات از فلان قبیله از قبایل اسرائيل هستم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲سموئیل 15:2
13 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

حَمور و پسرش ‌شِکیم ‌به دروازهٔ شهر رفته به مردان شهر گفتند:


پس پادشاه به‌ناچار برخاسته رفت و کنار دروازۀ شهر نشست. مردان او شنیدند که او آنجا است و همۀ آن‌ها در آنجا به دور او جمع شدند. در این زمان تمام اسرائیلیان به شهرهای خودشان فرار کردند.


ایشان به او پاسخ دادند: «اگر تو با این مردم مهربان باشی و ایشان را راضی کنی و با ایشان خوب سخن بگویی، آنگاه ایشان تا ابد خدمتگزار تو خواهند بود.»


آدم‌کشان صبح زود برمی‌خیزند تا مردم فقیر و محتاج را به قتل برسانند، و در شب دزدی می‌کنند.


وقتی یترون، پدر‌زن موسی، تمام کارهایی را که موسی برای قوم انجام می‌داد دید، به او گفت: «این چه‌کاری است که تو به خاطرِ مردم می‌کنی؟ چرا همۀ کارها را به‌تنهایی انجام می‌دهی و مردم صبح تا شب نزد تو می‌ایستند؟»


هرگاه اختلافی بین آن‌ها پیش می‌آید، آن‌ها نزد من می‌آیند و من تشخیص می‌دهم حقّ با چه کسی است و فرایض و احکام خدا را برای آن‌ها شرح می‌دهم.»


آن‌ها پیوسته بین مردم داوری کرده مسائل سخت را نزد موسی می‌آوردند، ولی امور کوچک‌تر را خودشان داروی می‌کردند.


آن‌ها تا کار خلافی نکرده باشند، نمی‌خوابند و تا باعث لغزش کسی نشده باشند، خواب به چشمشان نمی‌آید.


فرشته به کلام خود ادامه داده گفت: «پادشاه بعدی سوریه شخص شریری خواهد بود که بدون این‌که حقّ پادشاهی داشته باشد، ناگهان آمده و با حیله و نیرنگ زمام سلطنت را به دست خواهد گرفت.


وقتی صبح شد، سران کاهنان و مشایخ قوم در جلسه‌ای مشورت کردند که چگونه عیسی را به قتل برسانند.


«اگر موردی برای شما پیش آید که قضاوت دربارهٔ آن دشوار باشد، مانند نوعِ قتل، حقّ مالکیّت‌، یا صدماتِ بدنی، دراین‌صورت به مکانی که یَهْوه، خدایتان برگزیده است، بروید.


بوعَز هم به دروازۀ شهر، جایی که مردم اجتماع می‌کردند، رفت. وقتی نزدیک‌ترین خویشاوند اِلیمِلِک، یعنی همان شخصی که بوعَز درباره‌اش سخن گفته بود، از آنجا می‌گذشت، بوعَز او را صدا زده گفت: «ای دوست عزیز، بیا اینجا پیش من بنشین.» پس او آمده در آنجا نشست.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ