Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۱تسالونیکان 2:9 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

9 ای برادران، به‌خاطر دارید که ما چگونه کار می‌کردیم و زحمت می‌کشیدیم و شب و روز مشغول کار بودیم تا در موقع اعلام مژدۀ انجیل خدا در میان شما بر هیچ‌کس تحمیل نشویم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

9 شما ای برادران، به‌یقین محنت و مشقّت ما را به یاد دارید، که شب و روز کار می‌کردیم تا وقتی انجیلِ خدا را به شما وعظ می‌کنیم، سربار کسی نباشیم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

9 زانرو کهای برادران محنت ومشقت ما را یاد میدارید زیرا که شبانهروز درکار مشغول شده، به انجیل خدا شما راموعظه میکردیم که مبادا بر کسی از شما بارنهیم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

9 برادران عزیز، حتماً به یاد دارید که با چه زحمتی، شب و روز کار می‌کردیم و برای امرار معاش عرق می‌ریختیم، تا وقتی پیغام انجیل خدا را به شما می‌رسانیم، سربار کسی نباشیم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

9 ای برادران، به‌خاطر دارید كه ما چگونه كار می‌كردیم و زحمت می‌کشیدیم و شب و روز مشغول كار بودیم تا در موقع اعلام انجیل خدا در میان شما بر هیچ‌کس تحمیل نشویم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس به زبان بندری

9 به چه که ای کاکائُن رنج و زحمت مائو یادتُن، ما شُو و رو کار مُکِه تا موکعی که انجیلِ خدائو بِی شما اعلام اَکُنیم، سربار هیچِتاتُ نِبیم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۱تسالونیکان 2:9
35 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

اجازه بده ما به رود اُردن برویم و الوار جمع کنیم و خانه‌ای برای خود در آنجا بسازیم تا در آن زندگی کنیم.» اِلیشَع پاسخ داد: «بسیار خوب.»


هر فرمانداری که قبل از من آمده بود، باری بر مردم شده بود و از ایشان روزانه چهل تکّۀ نقره به‌علاوۀ غذا و شراب می‌گرفت. حتّی مأموران آن‌ها به ایشان ستم می‌کردند. امّا من به‌خاطر ترس از خدا چنین عمل نکردم.


من هر روز یک گاو نر، شش رأس از بهترین گوسفندان و تعداد زیادی مرغ و ده روز یک‌بار مقدار فراوانی شراب تازه تهیّه می‌کردم. باوجوداین هرگز از مردم نخواستم که سهمیۀ مخصوصی را که به فرمانروایان تعلّق داشت، به من بدهند، زیرا بار مردم به‌قدر کافی سنگین بود.


خداوندا، تو روز و شب، مرا تنبیه می‌کردی. نیروی من کاملاً به تحلیل می‌رفت، همان‌گونه که رطوبت در گرمای تابستان، خشک می‌شود.


ای یَهْوه، خدای نجات‌دهندهٔ من، ای نجات‌ دهندۀ من، تمام روز نزد تو دعا می‌کنم و شب‌هنگام به درگاهت ناله می‌کنم.


ارزش آنچه را که درست می‌کند، می‌داند و شب‌ها تا دیروقت کار می‌کند.


ای‌کاش سَرَم چشمۀ پُر آب، و چشم‌هایم جویباری از اشک بود، تا می‌توانستم روز و شب برای قوم خودم که کشته شده‌اند، بگریم.


آیا خدا به دادخواهی برگزیدگان خود که شب و روز به درگاهش تضرّع می‌کنند توجّه نخواهد کرد و آیا برای کمک به آن‌ها شتاب نخواهد نمود؟


و تا هشتاد و چهار سالگی بیوه مانده بود. او هرگز از معبدِ بزرگ خارج نمی‌شد، بلکه شب و روز با دعا و روزه خدا را عبادت می‌کرد.


و چون مانند ایشان کارش خیمه‌دوزی بود، همان‌جا ماند و با هم کار می‌کردند.


امّا جان من آن‌قدر ارزش ندارد که نگران آن باشم. تنها آرزوی من این است که مأموریت خود را انجام دهم و خدمتی را که عیسای خداوند به من سپرده بود، یعنی اعلام مژدۀ فیض خدا را به پایان برسانم.


پس آگاه باشید و فراموش نکنید که چگونه دائماً مدّت سه سال روز و شب به شما تعلیم و هشدار دادم و برای شما اشک ریختم.


از طرف پولس غلام عیسای ‌مسیح و رسولی که خدا برای بشارت مژدۀ انجیل برگزیده و فراخوانده است.


تا خدمتگزار مسیح عیسی برای ملّت‌ها باشم این‌طور به شما نوشتم. در خدمت اعلام انجیل خدا، من وظیفۀ یک کاهن را دارم تا غیریهودیان را به‌عنوان هدیه‌ای به خدا تقدیم نمایم، هدیه‌ای که به‌ سبب تقدیس روح‌القدس مقبول او خواهد بود.


و نیروی نشانه‌ها و معجزات و باقدرت روح‌القدس تحت فرمان خود درآورده است، به‌طوری‌که من سراسر اورشلیم را تا «الیریکوم» پیموده‌ام و مژدۀ انجیل مسیح را همه‌جا منتشر کرده‌ام.


باوجوداین با دست‌های خود کار می‌کنیم و زحمت می‌کشیم. وقتی فُحش می‌شنویم، دعای خیر می‌کنیم. وقتی آزار می‌بینیم، تحمّل می‌کنیم.


امّا من از هیچ‌یک از این حقوق استفاده نکرده‌ام و این‌ را نیز به آن منظور نمی‌نویسم که برای خود چنین حقّی کسب کنم. من ترجیح می‌دهم بمیرم تا این‌که کسی افتخارات مرا از من بگیرد.


پس پاداش من چیست؟ پاداش من این است که وقتی بشارت می‌دهم، مژدۀ انجیل را رایگان به دیگران برسانم! یعنی من از حقوق خود به‌عنوان یک مبشر صرف‌نظر می‌کنم.


آیا این حقّ را نداریم که غذای خود را از کلیساها تأمین کنیم؟


من متحمّل سختی‌ها، زحمات، بی‌خوابی، گرسنگی و تشنگی فراوان شده‌ام و غالباً بدون خوراک و لباسِ کافی سرمای سخت زمستان را تحمّل کرده‌ام.


و وقتی با شما بودم با وجود این‌که به پول احتیاج داشتم، به هیچ‌یک از شما دست کمک دراز نکردم، بلکه وقتی ایمان‌داران از مقدونیه آمدند، احتیاجات مرا رفع نمودند. من هرگز خود را به شما تحمیل نکردم و در آینده نیز نخواهم کرد!


ما در شلاّق خوردن‌ها، حبس‌ها، شورش‌ها، بی‌خوابی‌ها، گرسنگی‌ها و تلاش‌ها،


حتّی زمانی‌‌که در «تَسالونیکی» بودم، یکی دو مرتبه مبلغی برای رفع احتیاجات من فرستادید.


و در حضور خدا که پدر ما است پیوسته فعّالیّت‌هایی را که در ایمان انجام می‌دهید و زحماتی را که با محبّت می‌کشید و امید پایداری را که به خداوندمان عیسای مسیح دارید به یاد می‌آوریم.


برعکس، چنان‌که اطّلاع دارید، پس از آن‌همه آزار و اهانت که در شهر فیلیپی دیدیم، با کمک خدا جرأت یافتیم مژدهٔ انجیلِ خدا را، با وجودِ مخالفت‌های شدید، به شما برسانیم.


و به هیچ وجه ما جویای احترام و ستایش مردم، خواه شما و خواه دیگران، نبودیم،


شب و روز از صمیم قلب، دعا می‌کنیم که روی شما را ببینیم و کمبودهای ایمان شما را برطرف سازیم.


این تعلیمی که در انجیل یافت می‌شود، یعنی مژده‌ای از جانب خدای پُرجلال و متبارک که به من سپرده شده است تا آن‌ را اعلام کنم.


بنابراین ما سخت می‌کوشیم و زحمت می‌کشیم، زیرا بر خدای زنده که نجات‌دهندهٔ همهٔ آدمیان بخصوص ایمان‌داران است، امید بسته‌ایم.


کسی‌ که واقعاً بیوه و تنها است، به خدا توکّل دارد و شب و روز به مناجات و دعا مشغول است.


وقتی تو را در شب و روز در دعاهای خود به‌یاد می‌آورم، خدایی را که من مانند اجدادم با وجدانی پاک خدمت می‌کنم، شکر و سپاس می‌گویم.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ