اعمال رسولان 13:8 - کتاب مقدس به زبان بندری

⁸ ولی اُ جادوگر که معنی نُمی عالمَ، با اُشُ مخالفت ایکه و سعی شَکِه نواله فَرمُندار ایمُن بیارِه.

هزارۀ نو

⁸ امّا عِلیمای جادوگر - که ترجمۀ نامش چنین است - به مخالفت با ایشان برخاست و کوشید والی را از ایمان آوردن، بازدارد.

Persian Old Version

⁸ اما علیما یعنی آن جادوگر، زیرا ترجمه اسمش همچنین میباشد، ایشان رامخالفت نموده، خواست والی را از ایمان برگرداند.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁸ ولی عِلیما، همان جادوگر (زیرا معنی نامش همین است)، مزاحم می‌شد و نمی‌گذاشت فرماندار به پیغام برنابا و پولس گوش دهد و سعی می‌کرد نگذارد به خداوند ایمان بیاورد.

مژده برای عصر جدید

⁸ امّا آن جادوگر كه نام یونانی او علیما بود، با آنان مخالفت می‌كرد و سعی داشت فرماندار را از ایمان آوردن باز دارد.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁸ امّا آن جادوگر که نام یونانی او علیما بود، با آنان مخالفت کرده سعی داشت فرماندار را از ایمان آوردن باز دارد.

اعمال رسولان 13:8 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

یوحنا 1:41

اُ اَوِّل، به کاکا خو شَمعون پیدا ایکه و بهش ایگو: «ما به ماشیح پیدا مُکِردِن.» ماشیح یعنی مسیح موعود.

اعمال رسولان 13:12

وختی فَرمُندار ایی اِتفاک ایدی، ایمُن ایوارد، چونکه اَ تعلیمی که درباره خداوند شادا ماتش ایزَدَه.

اعمال رسولان 18:12

ولی موکعی که گالیو، فَرمُندار منطکه اَخائیه هَستَه، یهودیون وا همدگه همدست بودِنُ، به ضدّ پولس بلند بودِن، و به اُ به دادگاهی شُکَشوند،

اعمال رسولان 19:38

پَ اگه دیمیتریوس و همکارُوی صنعتگرش اَ کسی شکایت شُهَه، درِ محکمه‌ئُو بازِن و فَرمُندارو هم حَی و حاضر. بُوالی شکایتُ خو اُجا بُبَرِن.

اعمال رسولان 6:7

پَ کَلُم خدا همه جا پخش شِبو و همیطو هم تعداد شاگردُن توو شهر اورشلیم خیلی زیاد شِبو و عدۀ زیادی اَ کاهنُ هم به عیسی ایمُن شُوا و اَ ایی ایمُن اطاعت شاکِه.

اعمال رسولان 8:9

ولی توو اُ شهر یه مَردی که نُمی شمعونَ زندگی شَکِه. اُ پِشتِرُن توو اُ شهر جادوگری شَکِه و مردم سامره اَ کاروش حیرون ئَرِن. شَمعون ادعا شَکِه به خوش کِسین.

اعمال رسولان 9:36

داخل شهر یافا یه تا شاگرد که نُمی طابیتائَه زندگی شَکِه. به طابیتا توو زبن یونانی دورکاس اَگَن یعنی آهو. ایی زن خیلی کاروی خیر شَکِه و به فَخیرُ کمک شَکِه.

۲تیموتائوس 3:8

همطو که یَنّیس و یَمْبْریس با موسی پیغُمبَر ضدکاری شُکِه، ایی مَردُن اَم، که فکرشُ فاسد و ایمُنِشُ رد بودِن، با حکیکت ضدّ اَکُنِن.