۲قرنتیان 12:11 - کتاب مقدس به زبان بندری

¹¹ نادون بودُم! شما به مه مجبور تُکه. به چه که شما بایه اَ مه تعریف تُکِردَه. چون با ایکه هیچُم، ولی اَ ایی ’حَواریُن گَپ‘ ابداً کمتِه نَهُم.

هزارۀ نو

¹¹ همچون بی‌فهمان رفتار کرده‌ام! شما ناگزیرم کردید. می‌بایست مورد ستایشتان باشم، چرا که هرچند هیچم، امّا از آن ’بزرگْ‌رسولان‘ چیزی کم ندارم.

Persian Old Version

¹¹ بیفهم شدهام. شما مرا مجبور ساختید. زیرا میبایست شما مرا مدح کرده باشید، از آنروکه من از بزرگترین رسولان به هیچ وجه کمترنیستم، هرچند هیچ هستم.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹¹ شما مرا مجبور کردید که همچون یک نادان، از خود تعریف کنم، در حالی که شما خود می‌بایست مرا تحسین می‌کردید. زیرا گرچه هیچ هستم، اما از این «رسولان بزرگ» چیزی کم ندارم.

مژده برای عصر جدید

¹¹ من مثل یک احمق حرف می‌زنم، ولی تقصیر شماست. شما باید از من تعریف می‌کردید زیرا حتّی اگر من هیچ به حساب نیایم، باز هم از آن رسولان عالی‌مقام شما كمتر نیستم.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹¹ من مثل یک احمق حرف می‌زنم، ولی شما مجبورم می‌کنید. شما باید از من تعریف می‌کردید، زیرا حتّی اگر من هیچ به‌حساب نیایم، بازهم از آن رسولان عالی‌مقام شما کمتر نیستم.

۲قرنتیان 12:11 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

لوقا 17:10

پَ، شما وختی همۀ اُ چیزُیی که به شما فَرمُن شُدادَه، اَنجُم تُدا، بِگِی: ”ما نوکروی بی مِنّتیم و فَکَه وظیفه خو اَنجُم مُدادِن.“»

۱قرنتیان 13:2

اگه کُدرَت نبوّت کِردِن اُمبَشِت و همۀ راز ئُو و همۀ آگاهی ئُو اُمبَشِت، و اگه ایمُن تَمُم و کمال اُمبَشِت، طوری که کوه ئُو جا به جا بُکنُم، ولی محبت اُمنَبَشِت، هیچُم.

۱قرنتیان 3:22

چه پولس، چه آپولس، چه کیفا، چه دنیا، چه زندگی، چه مرگ، چه هِمی زَمُن و چه زَمُن آینده، همه و همه مال شمان

۲قرنتیان 1:6

اگه توو مصیبتیم، وا خاطر دلگرمی و نجات شمان، و اگه دلگرمیم، وا خاطر دلگرمی شمان، و ایی وختی اِبو که شما وا صبر توو اُ زجری که ما اَکِشیم طاکَت بیاری.

۲قرنتیان 11:1

کاشکه طاکَت ایی یه کم نادونی مه ئو تُبَشِت. تحمُلُم بُکنین!

۲قرنتیان 11:5

حکیکتاً مه گَمون اَکُنُم که اَ اُ ’حَواریُن گَپ‘ کمتِه نَهُم.

۲قرنتیان 12:12

نِشُنه ئُوی یه حَواری واکعی، وا یه صبر تَمُم و کمال، میون شما نَمایُن بو، با نِشُنه ئُو و معجزه ئُو و کاروی عجیب.

۲قرنتیان 12:6

حتی اگه بُخوام افتخار بُکنُم نادون نَهُم، چون اَ حکیکت گَپ اَزَنُم. ولی مه اُمناوا افتخار بُکنُم. تا کسی فکر نَکُن که یه چیزی بِشتِه اَ اُنچه که در مه اَگینه یا اَ مه اَشنُوِه، هَستُم.

۲قرنتیان 3:1

مگه ما دوبارَه شروع اَکُنیم که اَ خومُ تعریف بُکنیم؟ یا مگه ما نیاز مُهَه که مثه بعضیُ به شما سفارشنومه نِشُن هادِیم یا اَ شما سفارشنومه بگیریم؟

۲قرنتیان 5:13

به چه که اگه عکلُ خو اَ دَس مُدادِن، وا خاطر خدان؛ اگه عکلمُ سرِ جاشِن، وا خاطر شمان.

غلاطیان 6:3

به چه که اگه یکی با ایکه کسی نَن، به خوش کسی وا حساب اَتارِه، بِی خو گول اَزَنت.

افسسیان 3:8

با ایکه مه میون همۀ کسونی که به مسیح ایمُن شُهَه اَ همه کوچِکتِه اُم، ایی فیض به مه داده بو تا گنجوی غیر کابِل مُکایسه مسیحُ به غیریهودیُن اعلام بُکنُم،