مکاشفه 8:1 - مژده برای عصر جدید

¹ هنگامی‌که برّه، هفتمین مُهر را گشود نزدیک نیم ساعت در آسمان سكوت برقرار بود

هزارۀ نو

¹ هنگامی که بره هفتمین مُهر را گشود، حدود نیم‌ساعت سکوت بر آسمان حکمفرما شد.

Persian Old Version

¹ و چون مهر هفتم را گشود، خاموشی قریب به نیم ساعت در آسمان واقع شد.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹ هنگامی که برّه مُهر هفتم را گشود، در آسمان نزدیک به نیم ساعت سکوت مطلق برقرار شد.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹ هنگامی‌که برّه، هفتمین مُهر را گشود، حدود نیم ساعت در آسمان سکوت برقرار شد

کتاب مقدس به زبان بندری

¹ وختی که برّه، مُهر هفتم واز ایکه نِزیک نیم‌ساعت توو آسَمُن سکوت بو.

مکاشفه 8:1 Iomraidhean Croise

ایّوب 4:16

می‌دانستم که شبح در آنجا حضور دارد، امّا نمی‌توانستم آن را ببینم. در آن سکوت شب، این صدا به گوشم رسید:

مزامیر 37:7

در حضور خداوند ساکت باش و با صبر منتظر کار او باش. نگران کسانی‌که با حیله‌گری در زندگی موفّق می‌شوند، نباش.

مزامیر 62:1

جان من فقط در حضور خدا آرام می‌شود، زیرا نجات من از جانب اوست.

حَبَقوق 2:20

امّا خداوند در معبد مقدّس خود است، پس تمام روی زمین در حضور او خاموش باشند.

زَکریا 2:13

ای مردم، در حضور خداوند خاموش باشید، زیرا او از جایگاه مقدّس خود برخاسته است و به زمین می‌آید.

مَتّی 27:66

پس آنها رفته قبر را مُهر و مُوم كرده، پاسدارانی در آنجا گماردند تا از قبر نگهبانی كنند.

مکاشفه 5:1

آنگاه دیدم كه تخت‌نشین، طوماری در دست راست دارد كه هر دو طرف آن نوشته شده و با هفت مُهر، مُهر و موم شده بود.

مکاشفه 5:9

آنها سرود تازه‌ای می‌سراییدند: «تو ‌شایسته‌ای كه، طومار را بگیری، و مُهرهایش را بگشایی، زیرا تو كشته شدی و با خون خود مردمان را از هر طایفه و زبان، از هر ملّت و امّت، برای خدا خریدی.

مکاشفه 6:1

در آن هنگام كه برّه، نخستین مُهر از آن هفت مُهر را شكست، من ناظر بودم و شنیدم كه یكی از آن حیوانات با صدایش مانند رعد می‌گوید: «بیا!»

مکاشفه 6:12

آنگاه وقتی برّه، ششمین مُهر را گشود، دیدم كه زمین لرزهٔ شدیدی رخ داد. خورشید مانند پلاسی سیاه گشت، ماه کاملاً مثل خون، سرخ شد.

مکاشفه 6:3

وقتی برّه، دومین مُهر را گشود، شنیدم که حیوان دوم گفت: «بیا!»

مکاشفه 6:5

وقتی برّه، سومین مُهر را گشود، شنیدم كه حیوان سوم گفت: «بیا!» آنگاه نگاه كردم و اسب سیاهی را دیدم، كه سوارش ترازویی به دست داشت

مکاشفه 6:7

زمانی‌که او چهارمین مُهر را گشود، صدای حیوان چهارم را شنیدم كه ‌گفت: «بیا!»

مکاشفه 6:9

وقتی پنجمین مُهر را گشود، در زیر قربانگاه ارواح كسانی را دیدم كه به‌خاطر كلام خدا و اعتراف ایمان خود شهید شده بودند.