Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِرمیا 40:1 - مژده برای عصر جدید

1 بعد از آنکه نبوزرادان، فرماندهٔ ارتش مرا در رامه آزاد کرد، بار دیگر خداوند با من سخن گفت. مرا در زنجیر، همراه تمام کسانی‌که از اورشلیم و یهودا به وسیلهٔ بابلی‌ها اسیر شده بودند، به آنجا برده بودند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

1 این است کلامی که از جانب خداوند به اِرمیا رسید، پس از آنکه نبوزَرَدان رئیس گارد سلطنتی او را در رامَه رها کرد. نبوزَرَدان او را در غُل و زنجیر همراه با تمامی اسیران اورشلیم و یهودا که به بابِل تبعید می‌شدند، به آنجا برده بود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

1 کلامی که از جانب خداوند بر ارمیا نازل شد بعد از آنکه نبوزردان رئیس جلادان او را از رامه رهایی داد و وی را از میان تمامی اسیران اورشلیم و یهودا که به بابل جلای وطن میشدند و او در میان ایشان به زنجیرها بسته شده بود برگرفت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 اسیران اورشلیم و یهودا که به بابِل برده می‌شدند، در راه به رامه رسیدند. من نیز در میان ایشان بودم؛ ولی در آنجا نبوزرادان فرماندهٔ سپاه بابِل زنجیرهای مرا گشود و آزادم کرد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 بعد از آنکه نِبوزَرادان، فرماندۀ ارتش، مرا در رامَه آزاد کرد، بار دیگر خداوند با من چنین سخن گفت. آن‌ها مرا در زنجیر، همراه تمام کسانی‌ که از اورشلیم و یهودا به‌وسیلهٔ بابِلی‌ها اسیر شده بودند، به آنجا برده بودند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 این است کلامی که از جانب خداوند بر اِرمیا نازل شد، بعد از آنکه نِبوزَرَدان رئیس جلادان او را از رامَه رهایی داد و او را از میان تمامی اسیران اورشلیم و یهودا که به بابل به اسیری می‌رفتند و او در میان ایشان به زنجیرها بسته شده بود، برگرفت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِرمیا 40:1
14 Iomraidhean Croise  

در سال سی و ششم آسا، بعشا پادشاه اسرائیل، علیه یهودا برخاست و شهر رامه را مستحکم ساخت تا از رفت و آمد به سرزمین پادشاه یهودا، آسا جلوگیری کند.


زیرا او دروازه‌های برنزی و میله‏های آهنین را درهم شکسته است.


آوارگان را سر و سامان می‌دهد و اسیران را با شادمانی آزاد می‌کند. امّا گردنکشان را آوارهٔ بیابان می‌سازد.


خداوند می‌گوید: «صدایی از رامه به گوش ‌رسید، صدای گریه و ماتم عظیم. راحیل برای فرزندان خویش می‌گرید، آنها از بین رفته‌اند و او تسلّی نمی‌پذیرفت.


در آخر، نبوزرادان فرماندهٔ سپاه بابل، مردمی را که در شهر باقی مانده بودند به همراه کسانی‌که به او پیوسته بودند، به عنوان اسیر به بابل بُرد.


ده روز بعد از آن خداوند با من سخن گفت؛


در روز پنجم ماه دهم از سال دوازدهم تبعید ما، شخصی که از اورشلیم گریخته بود، نزد من آمد و گفت: «شهر تسخیر شده است.»


امّا پولس در جواب گفت: «این چه كاری است كه شما می‌کنید؟ چرا با اشكهای خود دل مرا می‌شكنید؟ من نه فقط حاضرم زندانی شوم، بلكه حاضرم در اورشلیم به‌خاطر عیسی خداوند بمیرم.»


به این سبب از شما دعوت كردم تا شما را ببینم و با شما گفت‌وگو كنم. زیرا من به‌خاطر همان امیدی كه اسرائیل دارد، به طوری‌ كه می‌‌بینید، گرفتار زنجیرم.»


زیرا به‌خاطر همان انجیل است كه من سفیر هستم، هرچند سفیری در زنجیر! دعا كنید كه من آن را، چنانکه باید و شاید، با شهامت بیان كنم.


جلعون، رامه، بئیروت،


بعد به خانهٔ خود در رامه برمی‌گشت و به امور قضاوت می‌پرداخت و در همان‌جا قربانگاهی برای خداوند ساخت.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan