Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِرمیا 13:17 - مژده برای عصر جدید

17 اگر گوش ندهید، به‌خاطر غرور شما در خفا خواهم گریست. برای قوم خدا که به اسارت رفته‌اند به سختی خواهم گریست و اشک خواهم ریخت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

17 اما اگر گوش فرا ندهید، جان من در خلوت به سبب تکبّرتان خواهد گریست، و دیدگانم زاری خواهد کرد و اشکها خواهد ریخت، زیرا گَلۀ خداوند به اسیری برده خواهد شد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

17 واگر این را نشنوید، جان من در خفا بهسبب تکبرشما گریه خواهد کرد و چشم من زارزار گریسته، اشکها خواهد ریخت از این جهت که گله خداوندبه اسیری برده شده است.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

17 اگر گوش نکنید، به سبب غرور شما در خفا خواهم گریست و اشک خواهم ریخت، چون قوم خداوند به اسارت برده می‌شوند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

17 اگر گوش ندهید، به‌خاطر غرور شما در خفا خواهم گریست. برای قوم خدا که به اسارت رفته‌اند، به تلخی خواهم گریست و اشک خواهم ریخت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

17 و اگر این را نشنوید، جان من در خفا به خاطر تکبّر شما گریه خواهد کرد و چشم من زارزار گریسته، اشکها خواهد ریخت، از این جهت که گله خداوند به اسیری برده شده است.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِرمیا 13:17
25 Iomraidhean Croise  

سیل اشک از چشمانم جاری است، زیرا مردم از شریعت تو پیروی نمی‌کنند.


ای شبان اسرائیل به ما گوش بده. ای که طایفهٔ یوسف را همانند گلّهٔ گوسفند راهنمایی می‌کنی و بر بالای فرشتگان نگهبان جلوس نموده‌ای، تجلّی فرما.


آنگاه آنها گذشته -‌یعنی ایّام موسی بندهٔ خداوند- را به‌خاطر آوردند و پرسیدند: «کجاست خداوند، آن خداوندی که رهبران قوم خودش را در دریا نجات داد؟ کجاست آن خداوندی که روح مقدّس خود را به ایشان داد؟


خداوند به من دستور داد تا دربارهٔ اندوه خودم با مردم صحبت کنم و بگویم: «باشد تا شب و روز از چشمانم اشک جاری شود و هیچ‌وقت از گریستن باز نایستم، چون قوم من بشدّت مجروح و عمیقاً آسیب دیده است.


من وقت خود را همراه با سایر مردم، صرف خوشگذرانی و تفریح نکردم. فرمان تو را اطاعت کردم، تنها ماندم و بر خشم من افزوده شد.


امّا ای خداوند، من هیچ‌وقت مصرّانه از تو نخواستم تا آنها را دُچار مصیبت کنی و من در آرزوی روزهای سیاه برای آنها نبودم. خداوندا، تو این را می‌دانی و از آنچه گفته‌ام آگاهی.


امّا اگر از دستورات من اطاعت نکنید، در برابر شما سوگند یاد می‌کنم که این کاخ به ویرانه‌ای تبدیل خواهد شد. من، خداوند چنین گفته‌‌ام.


چه وحشتناک است داوری خداوند نسبت به حکمرانانی که قوم مرا پراکنده و از بین می‌برند!


خداوند، خدای اسرائیل، درباره حکمرانانی که موظّف به مراقبت از مردم بودند، چنین می‌گوید: «شما از قوم من مراقبت نکرده‌اید، شما آنها را پراکنده و از خود رانده‌اید. اکنون من شما را به‌خاطر شرارت‌هایی که مرتکب شده‌اید، مجازات می‌کنم.


ای کاش سرم چشمهٔ پر آب، و چشمهایم جویباری از اشک بود، تا می‌توانستم روز و شب برای قوم خودم که کشته شده‌اند، بگریم.


«به‌خاطر غمهای خود می‌گریم و اشک از چشمانم جاری است. کسی نیست که مرا تسلّی دهد و جانم را تازه کند. دشمنانم پیروز گشته‌اند و برای فرزندانم آینده‌ای نیست.


شبها زار زار گریه می‌کند و اشکش، قطره‌قطره بر گونه‌هایش می‌ریزد. از تمام دوستانی که داشت، یک نفر هم برایش باقی نمانده است. دوستانش به او خیانت کرده‌ و همگی با او دشمن شده‌اند.


لکهٔ ننگی بر دامنش بود ولی او اعتنایی به آن نکرد، پس به وضع وحشتناکی سقوط نمود و کسی نبود که او را تسلّی دهد. دشمنانش پیروز شدند و او در حضور خداوند زاری می‌کند و رحمت می‌طلبد.


ای اورشلیم بگذار تا دیوارهایت با صدای بلند در حضور خداوند گریه کنند! شب و روز سیلاب اشک از دیده جاری سازید و از گریه و اندوه دست برندارید.


به‌خاطر نابودی قومم، سیل اشک از چشمانم جاریست.


«ای انسان فانی، می‌خواهم که با یک ضربه شادی چشمان تو را بگیرم، امّا تو نباید سوگوار شوی و یا گریه کنی و اشک بریزی.


خداوند چنین سخن می‌گوید: «شما گوسفندان چراگاه من هستید و من خدای شما.»


همان‌طور که شهر اورشلیم در گذشته، در روزهای عید پُر از گوسفندان قربانی می‌شد، شهرهای ویران و متروک هم از جمعیّت پُر می‌گردند. آنگاه همه خواهند دانست که من، خداوند متعال هستم.»


و به او فرمود: «از میان شهر اورشلیم بگذر و بر پیشانی کسانی‌که به‌خاطر انجام پلیدیها آه و ناله می‌کنند، نشانه‌ای بگذار.»


خداوند متعال می‌فرماید «اگر به کلام من گوش ندهید و احترام مرا بجا نیاورید، به جای اینکه شما را برکت بدهم، لعنت خواهم کرد، در حقیقت از همین حالا من شما را لعنت کرده‌ام، زیرا کلام مرا در دل خود جا نمی‌دهید.


«متأسفم که شائول را به پادشاهی برگزیدم، او از من رویگردان شده و از دستورات من نافرمانی کرده است.» سموئیل برآشفت و تمام شب به درگاه خداوند نالید.


سموئیل دیگر شائول را تا روز مرگش ندید، ولی همیشه به‌خاطر او غمگین بود و خداوند از اینکه شائول را به مقام سلطنت اسرائیل برگزیده بود، متأسف بود.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan