Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِرمیا 10:19 - مژده برای عصر جدید

19 مردم اورشلیم با فریاد گفتند: «چه ضربهٔ سختی برما وارد شده! زخمهای ما التیام نمی‌یابد! ما می‌پنداشتیم که می‌توانیم آن را تحمّل کنیم!

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

19 وای بر من، به سبب جراحتم! زخم مرا علاجی نیست! اما گفتم، «این مصیبت من است، و باید آن را تحمل کنم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

19 وای بر من بهسبب صدمه من.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

19 در آن روزها مردم یهودا فریاد کرده، خواهند گفت: «زخمهایمان چقدر عمیق است! امیدی به شفا نیست! ولی باید تحمل کنیم چون این مجازات ماست!

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

19 مردم اورشلیم با فریاد گفتند: «چه ضربۀ سختی بر ما وارد شده! زخم‌های ما التیام نمی‌یابد! ما می‌پنداشتیم که می‌توانیم آن‌ را تحمّل کنیم!

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

19 وای بر من، به خاطر صدمه من. زخم مرا علاجی نیست! اما گفتم، «این مصیبت من است، و باید آن را تحمل کنم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِرمیا 10:19
17 Iomraidhean Croise  

من سکوت می‌کنم و کلمه‌ای هم نخواهم گفت، زیرا تو مرا به این روز گرفتار کردی.


پس گفتم: «درد من این است که رفتار خدا با من عوض شده است.»


خداوند خودش را از قومش پنهان کرده، امّا من به او اعتماد دارم و امید من در اوست.


خداوند به من دستور داد تا دربارهٔ اندوه خودم با مردم صحبت کنم و بگویم: «باشد تا شب و روز از چشمانم اشک جاری شود و هیچ‌وقت از گریستن باز نایستم، چون قوم من بشدّت مجروح و عمیقاً آسیب دیده است.


مردم فریاد برمی‌آورند و می‌گویند: 'اگرچه گناهان ما، موجب محکومیّت ما باشد. ای خداوند، طبق وعده‌ات به داد ما برس، بارها از تو روگردانیده‌ایم و برضد تو گناه ورزیده‌ایم.


ای خداوند، تو امید قوم اسرائیل هستی؛ تمام کسانی‌که تو را ترک کنند، شرمسار خواهند شد. آنها مثل نامهایی که بر روی گرد و خاک نوشته شده باشند، محو می‌شوند، چون تو خداوند و سرچشمهٔ آب زندگی را ترک کرده‌اند.


درد! دردی که نمی‌توانم آن را تحمّل کنم! قلبم! قلبم بشدّت می‌تپد! نمی‌توانم ساکت بمانم، صدای شیپورها و فریادهای جنگ را می‌شنوم.


فریادی شنیدم، شبیه فریاد زنی در حال زایمان، زنی که اولین بچّه‌اش را به دنیا‌ می‌آورد. این فریاد اورشلیم بود که برای نفس کشیدن تقلّا می‌کرد، دست خود را بلند می‌کند و می‌گوید: «من محکوم به فنا هستم! آنها برای کشتن من می‌آیند.»


دل من شکسته، چون قوم من درهم شکسته‌ است، من عزادار، سوگوار و ماتم زده‌ام.


ای کاش سرم چشمهٔ پر آب، و چشمهایم جویباری از اشک بود، تا می‌توانستم روز و شب برای قوم خودم که کشته شده‌اند، بگریم.


شبها زار زار گریه می‌کند و اشکش، قطره‌قطره بر گونه‌هایش می‌ریزد. از تمام دوستانی که داشت، یک نفر هم برایش باقی نمانده است. دوستانش به او خیانت کرده‌ و همگی با او دشمن شده‌اند.


به‌خاطر نابودی قومم، سیل اشک از چشمانم جاریست.


ما در برابر خداوند گناه کرده‌ایم، بنابراین مدّتی قهر و غضب او را متحمّل می‌شویم، امّا سرانجام از ما در برابر دشمنان حمایت خواهد کرد و آنها را به‌خاطر بدیهایی که در حق ما کرده‌اند مجازات خواهد کرد. او ما را از تاریکی به روشنایی هدایت خواهد کرد و ما عمل نجاتبخش او را خواهیم دید.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan