۱سموئیل 1:7 - مژده برای عصر جدید

⁷ این کار، هر ساله تکرار می‌شد. هر وقت که به معبد خداوند می‌رفتند، فنینه او را مسخره می‌کرد و به گریه می‌انداخت؛ در نتیجه حنا چیزی نمی‌خورد.

هزارۀ نو

⁷ و این سال به سال تکرار می‌شد. هر بار که حَنّا به خانۀ خداوند می‌رفت، هَوویش او را برمی‌افروخت و در نتیجه حَنّا می‌گریست و چیزی نمی‌خورد.

Persian Old Version

⁷ و همچنین سال به سال واقع میشد که چون حنابه خانه خدا میآمد، فننه همچنین او رامی رنجانید و او گریه نموده، چیزی نمی خورد.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁷ این وضع سال به سال تکرار می‌شد. هربار که به خیمۀ عبادت می‌رفتند، فننه حنا را می‌رنجاند، به حدی که حنا می‌گریست و چیزی نمی‌خورد.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁷ و این کار هرساله وقتی به خانهٔ خداوند می‌رفتند، تکرار می‌شد، فِنینّه او را می‌رنجاند و به گریه می‌انداخت؛ درنتیجه حَنّا چیزی نمی‌خورد.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁷ و همچنين سال به سال واقع می‌شد که چون حَنّا به خانه خدا می‌آمد، فِنِنّه همچنين او را می رنجانيد و او گريه نموده، چيزی نمی‌خورد.

۱سموئیل 1:7 Iomraidhean Croise

مزامیر 102:4

دل من شکسته و مثل کاه خشک و پژمرده شده است. اشتها و میل به غذا ندارم.

مزامیر 102:5

از بس ناله کرده‌ام، در بدنم فقط پوست و استخوان باقی مانده است.

اِرمیا 41:5

هشتاد نفر از شکیم، سیلو و سامره آمدند. آنها ریشهای خود را تراشیده بودند، لباسهایشان پاره و بدنهایشان را زخمی کرده بودند. آنها غلاّت و بُخور برای هدیه به معبد بزرگ می‌بردند.

۱سموئیل 1:6

چون خداوند حنا را از داشتن فرزند بی‌بهره ساخته بود، فنینه، هووی او همیشه به او طعنه می‌زد و او را ناراحت می‌کرد.

۱سموئیل 1:8

شوهرش از او می‌پرسید: «چرا گریه می‌کنی و چیزی نمی‌خوری و غمگین هستی؟ آیا من برای تو از ده‌ها فرزند پسر بهتر نیستم؟»

۱سموئیل 2:1

حنا دعا کرد و گفت: «خداوند دل مرا شادمان ساخته است، از کارهایی که خدا برای من کرده است، شادی می‌کنم، با خوشحالی بر دشمنانم می‌خندم، چقدر خوشبخت هستم، چون خداوند مرا یاری نموده است.

۱سموئیل 2:19

مادرش هر سال یک ردای کوچک برای او می‌دوخت و وقتی‌که برای تقدیم قربانی سالانه همراه شوهر خود به شیلوه می‌رفت، برایش می‌برد.