Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




مکاشفه 7:9 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

9 و بعد از این دیدم که اینک گروهی بزرگ که هیچ‌‌کس ایشان را نتواند شمرد، از هر ملّت و قبیله و قوم و زبان در‌ پیش تخت و در حضور برّه به ‌جامه‌های سفید آراسته و شاخه‌های نخل به ‌دست گرفته، ایستاده‌اند

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

9 پس از آن نظر کردم و اینک جماعتی عظیم از هر ملت و طایفه و قوم و زبان پیش روی خود دیدم که هیچ‌کس آنان را نمی‌توانست شماره کند و همه پیش تخت و در پیشگاه بره ایستاده بودند. همگان ردای سفید بر تن داشتند و شاخۀ نخل به دست.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

9 و بعد از این دیدم که اینک گروهی عظیم که هیچکس ایشان را نتواند شمرد، از هر امت و قبیله و قوم و زبان درپیش تخت و در حضور بره بهجامه های سفید آراسته و شاخه های نخل بهدست گرفته، ایستادهاند

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

9 پس از آن، دیدم که گروه بزرگی از تمام قومها، قبیله‌ها، نژادها و زبانها، در پیشگاه تخت و در برابر برّه ایستاده‌اند. تعداد ایشان چنان زیاد بود که امکان شمارش وجود نداشت. ایشان لباسی سفید بر تن داشتند و در دستشان شاخه‌های نخل دیده می‌شد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

9 بعد از این نگاه كردم و گروه كثیری را دیدم كه کسی قادر به شمارش آنها نبود. از همهٔ ملل و همهٔ قبایل و امّتها و زبانها در جلوی تخت و در مقابل برّه ایستاده بودند. آنها لباس سفیدی به تن داشتند و شاخهٔ نخل در دستشان بود

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

9 سپس نگاه کردم و جمعیّت عظیمی را دیدم که کسی قادر به شمارش آن‌ها نبود. از همۀ ملل و همۀ قبایل و امّت‌ها و زبان‌ها در جلوی تخت و در مقابل برّه ایستاده بودند. آن‌ها لباس سفیدی به تن داشتند و شاخۀ نخل در دستشان بود

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




مکاشفه 7:9
41 Iomraidhean Croise  

و نسل تو را مانند غبار زمین گردانم. چنانکه اگر کسی غبار زمین را تواند شمرد، نسل تو نیز شمرده شود.


عصا از یهودا دور نخواهد شد و نه فرمان فرمایی از میان پایهای او تا شیلو بیاید. و مر او را اطاعت قومها خواهد بود.


از من درخواست کن و ملّتها را به میراث تو خواهم داد. و کرانه‌های زمین را مُلک تو خواهم گردانید.


تمامی کرانه های زمین به یاد آورده به سوی خداوند بازگشت خواهند نمود. و همه قبیله های ملتها به حضور تو سجده خواهند کرد.


تو جلیل هستی و مجید، زیاده از کوه‌های یغما!


در روز تنگی خود خداوند را طلب کردم. در شب، دست من دراز شده، بازکشیده نگشت و جان من تسلّی نپذیرفت.


رحمت و وفاداری خود را با خاندان اسرائیل به یاد آورد. همه کرانهای زمین نجات خدای ما را دیده‌اند.


‌ای خداوند، که قوت من و قلعه من، و در روز تنگی پناهگاه من هستی! قومها از کرانهای زمین نزد تو آمده، خواهند گفت: «پدران ما جز دروغ و بتهای پوچ که هیچ فایده‌ای نداشت، چیزی به ارث نبردند.


زیرا در آن زمان اورشلیم را تخت یهوه خواهند نامید و تمامی قومها به آنجا به جهت اسم یهوه به اورشلیم جمع خواهند شد و ایشان بار دیگر پیروی سرکشی دلهای شریر خود را نخواهند نمود.


پس هزار ذراع پیمود و آن دیگر رودی بود که از آن نتوان عبور کرد، زیرا که آب زیاده شده بود، آبی که در آن می‌شد شنا کرد و رودی که از آن عبور نتوان کرد.


از نِبوکَدنِصَر پادشاه، به تمامی قومها و ملتها و زبانها، که بر تمامی زمین ساکنند؛ سلامتی شما افزون باد!


بعد از آن داریوش پادشاه به تمامی قومها و ملتها و زبانهایی که در تمامی آن سرزمین ساکن بودند، نوشت: «سلامتی شما افزون باد!


لیکن شماره قوم اسرائیل مثل ریگ دریا خواهد بود که نتوان اندازه گرفت و نتوان شمرد. و در مکانی که به ایشان گفته می‌شد: «شما قوم من نیستید،» در آنجا گفته خواهد شد: «پسران خدای زنده» می‌باشید.


در روز اول میوه درختان مرغوب برای خود بگیرید، و شاخه‌های خرما و شاخه‌های درختان پربرگ، و بیدهای کنار نهر، و هفت روز در حضور یهوه خدایتان شادی نمایید.


و ایشان را صدا زده، جمع خواهم کرد، زیرا که ایشان را فدیه داده‌ام. و افزوده خواهند شد، چنانکه در قبل افزوده شده بودند.


و در آن روز قومهای بسیار به خداوند پیوسته، قوم من خواهند شد و من در میان تو مسکن خواهم گرفت و خواهی دانست که یهوه صِبایوت مرا نزد تو فرستاده است.


و در آن میان، وقتی که هزاران از خلق جمع شدند، به گونه​ای که یکدیگر را لگدمال می‌کردند، عیسی به شاگردان خود به سخن‌گفتن شروع کرد: «اوّل آنکه از خمیرمایه فریسیان که ریاکاری است، احتیاط کنید.


پس در هر وقت دعا کرده، بیدار باشید تا شایسته آن شوید که از تمامی این چیزهایی که به وقوع خواهد پیوست نجات یابید و در حضور پسر انسان بایستید.»


شاخه‌های نخل را گرفته به استقبال او بیرون آمدند و فریاد می​زدند: «هوشیعانا! مبارک باد پادشاه اسرائیل که به اسم خداوند می‌آید.»


زیرا‌ ای برادران، نمی خواهم شما از این راز بی‌خبر باشید که مبادا خود را دانا انگارید- که سختدلی بر بخشی از اسرائیل حکمفرما شده است، تا وقتی که شمار کامل غیریهودیان داخل گردند.


بنابراین اسلحه کامل خدا را بردارید تا بتوانید در روز شریر مقاومت کنید و همه کار را به‌ جا آورده، بایستید.


و از این سبب، از یک نفر و آن هم مرده، مثل ستارگان آسمان، زیاد و مانند ریگهای کنار دریا، بی‌شمار زاییده شدند.


بلکه نزدیکی جُسته‌اید به کوه صَهیون و شهر خدای زنده، یعنی اورشلیم آسمانی و به فوجهای بی‌شمار از محفل فرشتگان


و فرشته‌ هفتم بنواخت که ناگاه صداهای بلند در آسمان واقع شد که می‌گفتند: «سلطنت جهان از آن خداوند ما و مسیح او شد و تا به ابد حکمرانی خواهد کرد.»


و دیگر هیچ لعنت نخواهد بود و تخت خدا و برّه در آن خواهد بود و بندگانش او را عبادت خواهند نمود.


تو را نصیحت می‌کنم که زر تصفیه شده به آتش را از من بخری تا دولتمند شوی، و لباس سفید را تا پوشانیده شوی و ننگ عریانی تو آشکار نشود و سُرمه را تا به چشمان خود کشیده بینایی یابی.


و گرداگرد تخت، بیست و چهار تخت است؛ و بر آن تختها بیست و چهار پیر که جامه‌ای سفید در بر دارند، نشسته دیدم و بر سر ایشان تاجهای زرّین.


و دیدم و شنیدم صدای فرشتگان بسیار را که گرداگرد تخت و حیوانات و پیران بودند و عدد ایشان کُرورها کُرور و هزاران هزار بود؛


و سرودی جدید می‌سرایند و می‌گویند: «سزاوار گرفتن طومار و گشودن مُهرهایش هستی، زیرا که قربانی شدی و مردمان را برای خدا به خون خود از هر قبیله و زبان و قوم و ملّت خریدی


و به هر یکی از ایشان جامه‌ای سفید داده شد و به ایشان گفته شد که اندکی دیگر آرامی نمایند تا شماره هم‌قطاران و برادرانشان که مثل ایشان کشته خواهند شد، کامل گردد.


از قبیلهٔ زِبولون دوازده هزار؛ و از قبیلهٔ یوسف دوازده هزار؛ و از قبیلهٔ بِنیامین دوازده هزار مُهر شدند.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan