Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




مکاشفه 10:5 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

5 و آن فرشته‌ای را که بر دریا و زمین ایستاده دیدم، دست راست خود را به سوی آسمان بلند کرده،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

5 آنگاه آن فرشته که دیدم بر دریا و خشکی ایستاده بود، دست راست به آسمان بلند کرد

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

5 و آن فرشتهای را که بر دریا و زمین ایستاده دیدم، دست راست خود را به سوی آسمان بلندکرده،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

5 آنگاه فرشته‌ای که بر دریا و خشکی ایستاده بود، دست راست خود را به سوی آسمان بلند کرد،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

5 آنگاه دیدم فرشته‌ای كه به روی دریا و خشكی ایستاده بود، دست راست خود را به سوی آسمان بلند كرد

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

5 آنگاه آن فرشته‌ای که دیده‌ بودم به روی دریا و خشکی ایستاده است، دست راست خود را به‌سوی آسمان بلند کرد

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




مکاشفه 10:5
29 Iomraidhean Croise  

اَبرام به پادشاه سُدوم گفت: «دست خود را به یهوه خدای تعالی، مالک آسمان و زمین، برافراشتم،


تو به تنهایی یهوه هستی. تو فلک و آسمان آسمانها و تمامی لشکریان آنها را و زمین را و هر‌ چه بر آن است و دریاها را و هر‌ چه در آنها است، ساخته‌ای و تو همه اینها را حیات می‌بخشی و لشکریان آسمان تو را سجده می‌کنند.


خوشا به حال آنکه خدای یعقوب مددکار اوست، که امیدش بر یَهوْه خدای اوست؛


زيرا که در شش روز، خداوند آسمان و زمين و دريا و آنچه را که در آنهاست بساخت و در روز هفتم آرامی گرفت. از اين سبب خداوند روز هفتم را مبارک خوانده، آن را تقديس نمود.


و شما را خواهم رسانيد به زمينی که درباره آن قسم خوردم که آن را به ابراهيم و اسحاق و يعقوب بخشم. پس آن را به ارث به شما خواهم داد. من يهوه هستم.“»


و من نیز دست خود را برای ایشان در بیابان برافراشتم که آنها را به سرزمینی که به ایشان داده بودم، داخل نسازم؛ سرزمینی که به شیر و شهد جاری است و فخر تمامی سرزمینها می‌باشد.


و من نیز دست خود را برای ایشان در بیابان برافراشتم که ایشان را در میان قومها پخش کنم و در میان مملکتها پراکنده‌ سازم.


زیرا که چون ایشان را به سرزمینی که دست خود را برافراشته بودم که آن را به ایشان بدهم، در‌آوردم، هر جا که تپه‌ای بلند و درختی پر برگ دیدند، قربانیهای خود را در آنجا قربانی نمودند و قربانی‌های خشم‌برانگیز خود را تقدیم نمودند. و در آنجا هدایای خوشبوی خود را آوردند و در آنجا هدایای ریختنی‌شان را ریختند.


و چون شما را به سرزمین اسرائیل بیاورم، به زمینی که درباره‌اش دست خود را برافراشتم که آن را به پدران شما بدهم، آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.


و به ایشان بگو: خداوند یهوه چنین می‌فرماید: در آن روز که اسرائیل را برگزیدم و دست خود را برای فرزندان خاندان یعقوب برافراشتم و خود را به ایشان در سرزمین مصر شناسانیدم و دست خود را برای ایشان برافراشته، گفتم: من یهوه، خدای شما هستم،


و خداوند یهوه چنین می‌گوید: من دست خود را برافراشته‌ قسم می‌خورم که قومهایی که به اطراف شمایند، خود متحمل سرزنش خویش خواهند شد.


و شما هر کس مثل دیگری آن را به تصرف خواهید آورد، زیرا که من دست خود را برافراشتم که آن را به پدران شما بدهم. پس این زمین به قرعه به شما به ملکیت داده خواهد شد.


و آن مرد کتان‌پوش را که بالاتر بر کناره رود ایستاده بود، شنیدم که دست راست و دست چپ خود را به سوی آسمان برافراشته، به او که زنده ابدی است، قسم خورد که آن برای زمانی و دو زمان و نصف زمان خواهد بود. و چون شکستگی قوت قوم مقدس به انجام رسد، آنگاه همه این امور به پایان خواهد رسید.


گفتند: «ای مردمان، چرا چنین می‌کنید؟ ما نیز انسان و صاحبان طبیعتی چون شما هستیم و به شما بشارت می‌دهیم که از این چیزهای باطل برگردید به سوی خدای زنده که آسمان و زمین و دریا و آنچه را که در آنها است آفرید؛


زیرا چون می‌گشتم و معابد شما را نگاه می‌کردم، قربانگاهی یافتم که بر آن، نام خدای ناشناخته نوشته بود. پس آنچه را شما ناشناخته می‌پرستید، من به شما اعلام می‌نمایم.


زیرا که چیزهای نادیده او، یعنی قوّت سرمدی و الوهیتش از ابتدای آفرینش عالم به‌وسیله کارهای او فهمیده و دیده می‌شود تا ایشان را عذری نباشد.


زيرا که دست خود را به آسمان برمی‌افرازم، و می گويم که من تا به ابد زنده هستم.


زیرا وقتی که خدا به ابراهیم وعده داد، چون به بزرگتر از خود قسم نتوانست خورد، به خود قسم خورده، گفت:


و مرده شدم و اینک تا به ابد زنده هستم و کلیدهای مرگ و عالم مردگان نزد من است.


و در دست خود طومار کوچکی گشوده دارد و پای راست خود را بر دریا و پای چپ خود را بر زمین نهاد؛


و به صدای بلند می‌گوید: «از خدا بترسید و او را تمجید نمایید، زیرا که زمان داوری او رسیده است. پس او را که آسمان و زمین و دریا و چشمه‌های آب را آفرید، پرستش کنید.»


و هفتمین، پیاله خود را بر هوا ریخت و صدایی بلند از میان معبد و از تخت به در آمده گفت که «تمام شد.»


«ای خداوند خدای ما، سزاواری که جلال و حرمت و قوت را بیابی، زیرا که تو همهٔ موجودات را آفریده‌ای و تنها به ارادهٔ تو بودند و آفریده شدند.»


و چون آن حیوانات جلال و تکریم و سپاس به آن تخت‌نشینی که تا به ابد زنده است، می‌خوانند،


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan