Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




یوشع 9:3 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

3 و اما ساکنان جِبعون چون آنچه را که یوشَع به اَریحا و عای کرده بود، شنيدند،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

3 اما چون ساکنان جِبعون شنیدند که یوشَع با اَریحا و عای چه کرده است،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

3 و اما ساکنان جبعون چون آنچه را که یوشع به اریحا و عای کرده بود شنیدند،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

3-5 اما مردم جبعون وقتی خبر پیروزی یوشع بر شهرهای اریحا و عای را شنیدند، برای نجات جان خود، عوض جنگ به حیله متوسل شدند. آنها گروهی را با لباسهای ژنده و کفشهای کهنه و پینه زده، الاغهایی با پالانهای مندرس و مقداری نان کپک زده خشک و چند مشک شراب که کهنه و وصله‌دار بودند نزد یوشع فرستادند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

3-4 امّا چون اهالی جبعون شنیدند که یوشع چه بلایی بر سر اریحا و عای آورده است، حیله‌ای اندیشیدند و چند نفر را نزد یوشع فرستادند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3-4 امّا چون اهالی جِبعون شنیدند که یوشع چه بلایی بر سر اریحا و عای آورده است، حیله‌ای اندیشیدند و چند نفر را نزد یوشع فرستادند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




یوشع 9:3
17 Iomraidhean Croise  

و اَبنير پسر نیر و خادمان ایشبوشِت، پسر شائول از مَحَنایِم به جِبعون بيرون آمدند.


و يشمَعيای جِبعُونی که در ميان آن سی نفر شجاع بود، و بر آن سی نفر برتری داشت و اِرميا و يَحَزيئيل و يوحانان و يوزابادِ جَديراتی،


و سلیمان با تمامی جماعت به مکان بلندی که در جِبعون بود، رفتند، زیرا خیمه اجتماع خدا که موسی خادم خداوند آن را در بیابان ساخته بود، در آنجا بود.


و در همان سال، در ابتدای سلطنت صِدقیا پادشاه یهودا، در ماه پنجم از سال چهارم، واقع شد که حَنَنیا پسر عَزّور نبی که از جِبعون بود، مرا در خانه خداوند در حضور کاهنان و تمامی قوم خطاب کرده، گفت:


و چون اَدونی صِدِق، پادشاه اورشليم شنيد که یوشَع عای را گرفته و آن را به نابودی کامل سپرده است، و به طوری که به اَریحا و پادشاهش عمل نموده بود، به عای و پادشاهش نيز چنین کرده، و ساکنان جبعون با اسرائيل صلح نموده، در ميان ايشان ساکن شده‌اند،


بسيار ترسيدند. زيرا جِبعون، شهری بزرگ بود، همانند يکی از شهرهای پادشاه نشين، و مردانش همه جنگاور بودند.


و در آن روز یوشَع مَقّيده را گرفت، و شهر و پادشاهش را از دم شمشير گذرانید. ايشان و همه کسانی را که در آن بودند، هلاک کرد، و کسی را باقی نگذاشت؛ به طوری که با پادشاه اَریحا کرده بود، با پادشاه مَقّيده نيز چنین کرد.


و خداوند آن را نيز با پادشاهش به ‌دست اسرائيل تسليم نمود، پس شهر و همه کسانی را که در آن بودند، به دم شمشير کشت و کسی را باقی نگذاشت؛ به طوری که با پادشاه اَریحا کرده بود، با پادشاه آن نيز چنین کرد.


و شهری نبود که با قوم اسرائیل صلح کرده باشد، جز حِويانی که در جِبعون ساکن بودند و همه ديگران را در جنگ گرفتند.


و جِبعون و رامه و بِئيروت.


و از قبیله بنیامین جِبعون را با نواحی آن و جِبَع را با نواحی آن.


پس قوم اسرائیل کوچ کرده، در روز سوم به شهرهای ايشان رسيدند و شهرهای ایشان جِبعون و کِفيره و بِئيروت و قَريه‌يِعاريم، بود.


یوشَع جِبعونیان را خواند و به ایشان خطاب کرده، گفت: «چرا ما را فريب داديد و گفتيد که ما از شما بسيار دور هستيم و حال آنکه در ميان ما ساکنيد.


ايشان نيز به حيله رفتار نمودند و روانه شده، خويشتن را مثل ايلچيان ظاهر کرده، جوالهای کهنه بر الاغهای خود و مشکهای شراب که کهنه و پاره و بسته شده بود، گرفتند.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan