Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




یوشع 17:7 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

7 و حد مَنَسی از اَشير تا مِکمِتَت که مقابل شِکيم است، بود و حدش به طرف راست تا ساکنان عين تَپّواَح می‌رسيد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

7 قلمرو مَنَسی از اَشیر تا به مِکمِتَت در شرق شِکیم می‌رسید. سپس سرحد آنان از آنجا به سمت جنوب به سوی ساکنان عِین‌تَپُّواَخ می‌رفت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

7 و حد منسی از اشیر تا مکمته که مقابل شکیم است، بود، و حدش به طرف راست تا ساکنان عین تفوح رسید.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

7 مرز قبیلهٔ منسی از سرحد اشیر تا مکمیته که در شرق شکیم است، امتداد می‌یافت؛ و از آنجا به طرف جنوب کشیده شده، به ناحیه‌ای که اهالی عین تفوح در آن زندگی می‌کردند می‌رسید.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

7 وسعت زمین طایفهٔ منسی از اشیر تا مکمته، که در شرق شکیم است، می‌‌رسید و از آنجا به طرف جنوب، تا منطقه‌ای که مردم عین‌تفوح زندگی می‌کردند، ادامه داشت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

7 وسعت زمین طایفۀ مَنَسی از اَشیر تا مِکمِتَت که در شرق شِکیم است، می‌رسید و از آنجا به‌طرف جنوب تا منطقه‌ای که مردم عِین‌تَفوح زندگی می‌کردند، ادامه داشت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




یوشع 17:7
15 Iomraidhean Croise  

و چون شِکیم پسر حمور حِوّی که امیر آن زمین بود، او را بدید، او را بگرفت و با او همخواب شده، وی را بی‌عصمت ساخت.


و برادرانش برای چوپانی گله پدر خود به شِکیم رفتند.


یعقوب او را گفت: «الان برو و سلامتی برادران و سلامتی گله را ببین و نزد من خبر بیاور.» و او را از وادی حِبرون فرستاد و یوسف به شکیم آمد.


و رِحُبعام به شِکیم رفت زیرا که تمامی اسرائیل به شِکیم آمدند تا او را پادشاه بسازند.


یِرُبعام شِکیم را در کوهستان اِفرایم بنا کرده، در آن ساکن شد و از آنجا بیرون رفته، فِنوئیل را بنا نمود.


پس شِکيم را با چراگاههایش در کوهستان افرام و جازَر را با چراگاههایش به جهت شهرهای پناهگاه به ايشان دادند.


خدا در قدوسیت خود سخن گفته است، «شکیم را شادمانه تقسیم می‌کنم «شکیم را تقسیم می‌کنم و وادی سُکّوت را اندازه خواهم گرفت.


زيرا که دختران مَنَسی، ملکی در ميان پسرانش يافتند، و پسران ديگر مَنَسی، جلعاد را يافتند.


و زمين تَپّواَح از آنِ مَنَسی بود، اما تَپّواَح که به ‌سرحد مَنَسی واقع است، از آنِ پسران اِفرايم بود.


پس قادِش را در جَليل در کوهستان نَفتالی و شِکيم را در کوهستان اِفرايم و قَريه‌اربع را که در حِبرون باشد در کوهستان يهودا، به این منظور وقف کردند.


پس شِکيم را در کوهستان اِفرايم که شهر پناهگاه قاتلان است با نواحی آن و جازِر را با نواحی آن به ايشان دادند.


و یوشَع تمامی قبایل اسرائيل را در شکيم جمع کرد، و مشايخ اسرائيل و رئیسان و داوران و ناظران ايشان را طلبيده، به حضور خدا حاضر شدند.


و استخوانهای يوسف را که قوم اسرائیل از مصر آورده بودند، در شِکيم، در قسمت زمينی که يعقوب از پسران حَمور، پدر شِکيم به صد قسيطا خريده بود، دفن کردند. و آن ملک پسران يوسف شد.


و اَبیمِلِک پسر یِروبّعَل نزد برادران مادر خود به شِکیم رفته، ايشان و تمامی طایفه خاندان پدر مادرش را خطاب کرده، گفت:


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan