Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




یوشع 10:16 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

16 اما آن پنج پادشاه فرار کرده، خود را در غار مَقّيده پنهان ساختند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

16 و اما آن پنج پادشاه گریختند و خود را در غار مَقّیدَه پنهان کردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

16 اما آن پنج ملک فرار کرده، خود را در مغاره مقیده پنهان ساختند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

16 اما در خلال جنگ، آن پنج پادشاه به مقیده گریختند و خود را در یک غار پنهان کردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

16 در زمان جنگ، آن پنج پادشاه فرار کردند و در غار مقیده پنهان شدند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

16 آن پنج پادشاه اموری فرار کردند و در غار مَقّیدَه پنهان شدند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




یوشع 10:16
17 Iomraidhean Croise  

شاهان لشکرها فرار کرده، می‌گریزند. و زنی که در خانه مانده است، غارت را تقسیم می‌کند.


اگر چه در آغلها خوابیده بودید، لیکن مثل بالهای فاخته شده‌اید که به نقره پوشیده است و پرهایش به طلای سرخ.


اگر به عالم مردگان فرو روند، دست من ایشان را از آنجا خواهد گرفت و اگر به آسمان بالا روند، ایشان را از آنجا فرود خواهم آورد.


مثل مار خاک را خواهند لیسید و مانند خزندگان زمین از سوراخهای خود با لرزه بیرون خواهند آمد، و به سوی یهوه خدای ما، با ترس خواهند آمد، و از تو خواهند ترسید.


پس یوشَع با تمامی اسرائيل به اردوی جلجال برگشتند.


و به یوشَع خبر داده، گفتند: «که آن پنج پادشاه پيدا شده‌اند و در غار مَقّيده پنهانند.»


پس پنج پادشاه َاموريان، يعنی پادشاه اورشليم و پادشاه حِبرون و پادشاه يَرموت و پادشاه لاکيش و پادشاه عِجلون جمع شدند، و با تمام لشکر خود برآمدند، و در مقابل جِبعون اردو زده، با آن جنگ کردند.


و پادشاهان زمین و بزرگان و سپهسالاران و دولتمندان و قدرتمندان و هر غلام و آزاد خود را در غارها و صخره‌های کوه‌ها پنهان کردند.


و دست مِديان بر اسرائيل استيلا يافت، و به سبب مِديان قوم اسرائیل شکافها در کوه‌ها، و نیز غارها و دژها برای خود ساختند.


و چون اسرائيليان را ديدند که در تنگی هستند زيرا که قوم به سختی در فشار بودند، پس ايشان خود را در غارها و گودالها و صخره‌ها و قبرها و چاههای آب پنهان کردند.


و به‌ سر راه به چند آغل گوسفند رسید و در آنجا غاری بود. شائول داخل آن شد تا پايهای خود را بپوشاند. و داوود و کسان او در بخش انتهایی غار نشسته بودند.


و بعد از آن، داوود برخاسته، از غار بيرون رفت و در پی شائول صدا زده، گفت: «ای آقايم پادشاه.» و چون شائول به عقب خود نگريست، داوود رو به زمين خم شده، تعظيم کرد.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan