Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




یوشع 10:12 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

12 آنگاه یوشَع در روزی که خداوند اَموريان را پيش قوم اسرائیل تسليم کرد، به خداوند در حضور قوم اسرائیل صحبت کرده، گفت: «ای آفتاب بر فراز جِبعون بايست و تو ‌ای ماه بر وادی اَيّلون.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

12 در همان روز که خداوند اَموریان را تسلیم بنی‌اسرائیل کرد، یوشَع با خداوند تکلم کرد، و در حضور اسرائیل گفت: «ای خورشید، بر فراز جِبعون بازایست، و تو ای ماه بر درۀ اَیَلون!»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

12 آنگاه یوشع در روزی که خداوند اموریان را پیش بنیاسرائیل تسلیم کرد، به خداوند درحضور بنیاسرائیل تکلم کرده، گفت: «ای آفتاب بر جبعون بایست و توای ماه بر وادی ایلون.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

12 در حالی که سربازان اسرائیلی اموری‌ها را تعقیب می‌کردند و آنها را عاجز ساخته بودند، یوشع نزد خداوند دعا کرد و در حضور بنی‌اسرائیل گفت: «ای آفتاب بر بالای جبعون، و ای ماه بر فراز درهٔ اَیَلون از حرکت باز بایستید.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

12 در همان روزی که مردم اسرائیل اموریان را شکست دادند، یوشع در اجتماع اسرائیل به درگاه خداوند چنین دعا کرد: «ای آفتاب، در بالای جبعون بایست و ای مهتاب، بر دشت ایلون توقّف کن.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

12 در همان روزی که مردم اسرائیل اَموریان را شکست دادند، یوشع در اجتماع اسرائیل به درگاه خداوند چنین دعا کرد: «ای خورشید، در بالای جِبعون بایست و ای ماه، بر دشت ایلون توقّف کن.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




یوشع 10:12
29 Iomraidhean Croise  

و اَبنير پسر نیر و خادمان ایشبوشِت، پسر شائول از مَحَنایِم به جِبعون بيرون آمدند.


حِزِقیا گفت: «سهل است که سایه ده مرتبه پیش برود. نه، بلکه سایه ده مرتبه به عقب برگردد.»


پس اِشعیای نبی از خداوند خواهش نمود و سایه را از درجاتی که بر ساعت آفتابی آحاز پایین رفته بود، ده مرتبه برگردانید.


و اِشعیا گفت: «این است نشانه از جانب خداوند که خداوند این کلام را که گفته است، به جا خواهد آورد: آیا سایه ده مرتبه پیش برود یا ده مرتبه به عقب برگردد؟»


و بِريعه و شِمَع که ايشان سران خاندانهای ساکنان اَيَلون بودند و ايشان ساکنان جَت را بیرون راندند.


و صُرعه و اَیَلون و حِبرون را بنا کرد که شهرهای حصاردار در یهودا و بنیامین می‌باشند.


که آفتاب را امر می‌فرماید و طلوع نمی کند و ستارگان را مهر می‌سازد.


‌ای آفتاب و ماه، او را سپاس بخوانید. ای تمامی ستارگان درخشان، او را ستایش کنید.


قانون آنها در تمام جهان بیرون رفت و بیان آنها تا کرانه‌های دنیا.


روز از آن توست و شب نیز از آن تو. نور و آفتاب را تو برقرار نموده‌ای.


زیرا خداوند چنانکه در کوه فراصیم کرد، خواهد برخاست و چنانکه در وادی جِبعون نمود، خشمناک خواهد شد، تا کار خود یعنی کار عجیب خود را به جا آورد و عمل خویش یعنی عمل غریب خویش را به انجام رساند.


اینک سایه درجاتی که از آفتاب بر ساعت آفتابی آحاز پایین رفته است، ده درجه به عقب برمی‌گردانم.» پس آفتاب از درجاتی که بر ساعت آفتابی پایین رفته بود، ده درجه برگشت.


و بار دیگر آفتاب تو غروب نخواهد کرد و ماه تو زوال نخواهد پذیرفت، زیرا که یهوه برای تو نور جاودانی خواهد بود و روزهای ماتم تو تمام خواهد شد.


و در همان سال، در ابتدای سلطنت صِدقیا پادشاه یهودا، در ماه پنجم از سال چهارم، واقع شد که حَنَنیا پسر عَزّور نبی که از جِبعون بود، مرا در خانه خداوند در حضور کاهنان و تمامی قوم خطاب کرده، گفت:


و حال آنکه من اَموریان را که قامت ایشان مانند قد سرو آزاد بود، و ایشان مثل بلوط تنومند بودند، پیش روی ایشان هلاک ساختم و میوه ایشان را از بالا و ریشه‌های ایشان را از پایین نابود کردم.


و خداوند یهوه می‌گوید: «در آن روز آفتاب را در وقت ظهر فرو خواهم برد و زمین را در روز روشن تاریک خواهم نمود.


اما خداوند در معبد مقدس خویش است، پس تمامی جهان به حضور وی خاموش باشد.»


آفتاب و ماه در برجهای خود ایستادند. از نور تیرهایت و از پرتو نیزه براق تو برفتند.


‌ای تمامی بشر، به حضور خداوند خاموش باشید، زیرا که او از مسکن مقدس خود به پا خاسته است.»


و رفته خدايان غير را عبادت کرده، آنها را سجده نمايد، خواه آفتاب يا ماه يا هر يک از لشکریان آسمان که من امر نفرموده‌ام،


و مبادا چشمان خود را به سوی آسمان بلند کنی، و آفتاب و ماه و ستارگان و تمامی لشکر آسمان را ديده، فريفته شوی و سجده کرده، آنها را که يهوه خدايت برای تمامی قومهايی که زير تمام آسمانند، اختصاص داده است، عبادت نمايي.


پس آفتاب ايستاد و ماه توقف نمود تا قوم ازدشمنان خود انتقام گرفتند. مگر اين در کتاب ياشر نوشته نشده که آفتاب در ميان آسمان ايستاد و قريب به تمامی روز به فرو رفتن عجله نکرد.


و شَعَلَبّين و اَيَلون و يِتلَه.


و اَيَلون را با نواحی آن و جَت‌رِمّون را با نواحی آن، يعنی چهار شهر.


و ايلون زِبولونی مرد و در اَيَلون در زمين زِبولون دفن شد.


از آسمان جنگ کردند. ستارگان از منازل خود با سيسِرا جنگ کردند.


پس سَموئيل از خداوند خواهش نمود و خداوند در همان روز رعدها و باران فرستاد، و تمامی قوم از خداوند و سَموئيل بسيار ترسيدند.


و در آن روز فلسطينيان را از مِخماس تا اَيَلون تار و مار کردند و قوم را دیگر رمقی نمانده بود.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan