Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِرمیا 38:4 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

4 پس آن سروران به پادشاه گفتند: «تمنا اینکه این مرد کشته شود، زیرا که به این منوال دستهای مردان جنگی را که در این شهر باقی ‌مانده‌اند و دستهای تمامی قوم را سست می‌کند، چونکه مثل این سخنان به ایشان می‌گوید. زیرا که این مرد سعادت این قوم را نمی طلبد، بلکه ضرر ایشان را.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

4 پس صاحبمنصبان به پادشاه گفتند: «این مرد باید کشته شود، زیرا با سخنانی که می‌گوید، دستان سربازانی را که در این شهر باقی مانده‌اند، و دستان تمامی مردم را سست می‌کند. او نه سعادت این قوم، بلکه سیه‌روزیشان را خواهان است.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

4 پس آن سروران به پادشاه گفتند: «تمنا اینکه این مرد کشته شود زیرا که بدین منوال دستهای مردان جنگی را که در این شهر باقیماندهاند ودستهای تمامی قوم را سست میکند چونکه مثل این سخنان به ایشان میگوید. زیرا که این مردسلامتی این قوم را نمی طلبد بلکه ضرر ایشان را.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

4 پس آنها با شنیدن این سخنان، نزد پادشاه رفتند و گفتند: «استدعا می‌کنیم که دستور بفرمایی این شخص را اعدام کنند، چون سخنانش روحیهٔ مردم و این چند سرباز باقی مانده را تضعیف می‌کند. او یک خائن است.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

4 آنگاه بزرگان قوم به حضور پادشاه رفتند و گفتند: «این مرد باید کشته شود. با این حرفها او باعث می‌شود سربازان جرأت خود را از دست بدهند. او همین کار را نسبت به سایر کسانی‌که در شهر باقی مانده‌اند انجام می‌دهد. او به مردم کمکی نمی‌کند، فقط می‌خواهد به آنها لطمه بزند.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

4 آنگاه بزرگان قوم به حضور پادشاه رفتند و گفتند: «این مرد باید کشته شود. با این حرف‌ها او باعث می‌شود سربازان جرأت خود را از دست بدهند. او همین کار را با سایر کسانی‌ که در شهر باقی مانده‌اند، انجام می‌دهد. او به مردم کمکی نمی‌کند، فقط می‌خواهد به آن‌ها لطمه بزند.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِرمیا 38:4
25 Iomraidhean Croise  

اَخاب به ایلیا گفت: «ای دشمن من، آیا مرا یافتی؟» او جواب داد: «آری، تو را یافتم، زیرا تو خود را فروخته‌ای تا آنچه در نظر خداوند بد است، به جا آوری.


اما ایشان بر او توطئه نموده، او را به حکم پادشاه در صحن خانه خداوند سنگسار کردند.


پادشاه را معلوم باد که یهودیانی که از جانب تو به نزد ما آمدند، به اورشلیم رسیده‌اند و آن شهر آشوبگر و شریر را بنا می‌نمایند و حصارها را برپا می‌‌دارند و بنیادها را مرمت می‌کنند.


زیرا تمامی ایشان خواستند ما را بترسانند، به این قصد که دستهای ما را از کار باز دارند تا به انجام نرسد. پس حال، ‌ای خدا، دستهای مرا قوی ساز.


پس پادشاه مصر به ایشان گفت: «ای موسی و هارون، چرا قوم را از کارهای ايشان باز می‌داريد؟ به شغلهای خود برويد!»


بنابراین خداوند چنین می‌گوید: «درباره اهل عَناتوت که قصد جان تو دارند و می‌گویند: «به نام یهوه نبوت مکن، مبادا به دست ما کشته شوی.»


اما تو، ‌ای خداوند، تمامی مشورتهایی را که ایشان به قصد جان من نموده‌اند، می‌دانی. پس عصیان ایشان را میامرز و گناه ایشان را از نظر خویش محو مساز، بلکه ایشان به حضورت سرنگون شوند، و در حین غضب خویش، با ایشان عمل نما.


پس کاهنان و انبیا، سران و تمامی قوم را خطاب کرده، گفتند: «این شخص سزاوار قتل است، زیرا چنانکه به گوشهای خود شنیدید که به خلاف این شهر نبوت کرد.»


و صلح و سلامتی آن شهر را که شما را به آن به اسیری فرستاده‌ام، بطلبید و برایش نزد خداوند دعا کنید، زیرا که در صلح و سلامتی آن شما را سلامتی خواهد بود.


آنگاه صِدقیای پادشاه برای اِرمیا مخفیانه قسم خورده، گفت: «به حیات یهوه که این‌ جان را برای ما آفرید قسم، که تو را نخواهم کشت و تو را به ‌دست این کسانی که قصد جان تو دارند، تسلیم نخواهم کرد.»


و اگر سروران بشنوند که با تو گفتگو کرده‌ام و نزد تو آمده، تو را گویند: ”تمنا اینکه ما را از آنچه به پادشاه گفتی و آنچه پادشاه به تو گفت اطلاع دهی و آن را از ما مخفی نداری تا تو را به قتل نرسانیم“،


بلکه باروک پسر نیریا تو را به ضد ما گذاشته است تا ما را به ‌دست کَلدانیان تسلیم نمایی، و ایشان ما را بکشند و یا به بابل به اسیری ببرند.»


سرورانش مانند گرگان درنده خون می‌ریزند و جانها را هلاک می‌نمایند تا سود ناحق ببرند.


و اَمَصیای کاهن بِیت​ئیل نزد یِرُبعام پادشاه اسرائیل فرستاده، گفت: «عاموس در میان خاندان اسرائیل بر تو فتنه می‌انگیزد و سرزمین سخنان او را متحمل نتواند شد.


و شکایت بر او آغاز نموده، گفتند: «این شخص را یافته‌ایم که قوم را گمراه می‌کند و از خراج دادن به قیصر منع می‌نماید و می‌گوید که خود مسیح و پادشاه است.»


و ایشان را نزد والیان حاضر ساخته، گفتند: «این دو شخص شهر ما را به آشوب کشیده‌‌اند و از یهود هستند،


و چون ایشان را نیافتند، یاسون و چند برادر را نزد حاکمان شهر کشیدند و فریاد می‌زدند که «آنانی که دنیا را شورانیده‌اند، حال به اینجا نیز آمده‌اند.


زیرا که این شخص را مُفسد و آشوبگر یافته‌ایم در میان همهٔ یهودیان ساکن دنیا و از پیشوایان بدعت ناصری.


لیکن مصلحت دانستیم از تو مقصود تو را بشنویم، زیرا ما را معلوم است که این فرقه را در هر جا بد می‌گویند.»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan