Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِرمیا 20:9 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

9 پس گفتم که «او را اعلام نخواهم نمود و بار دیگر به اسم او سخن نخواهم گفت»، آنگاه در دل من همچون آتش افروخته شد و در استخوانهایم بسته گردید و از خودداری خسته شده، باز نتوانستم ایستاد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

9 ولی اگر بگویم، «ذکری از او نخواهم کرد، و دیگر به نامش سخن نخواهم گفت»، آنگاه در دلم همچون آتشی سوزان می‌گردد، محبوس در استخوانهایم، و از نگاه داشتنش در درونم خسته شده، توان خودداریِ بیشتر نخواهم داشت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

9 پس گفتم که او را ذکر نخواهم نمود و بار دیگر به اسم او سخن نخواهم گفت، آنگاه در دل من مثل آتش افروخته شد و در استخوانهایم بسته گردیدو از خودداری خسته شده، باز نتوانستم ایستاد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

9 از طرف دیگر اگر نخواهم کلام تو را اعلام کنم و از جانب تو سخن بگویم، آنگاه کلام تو در دلم مثل آتش، شعله‌ور می‌شود که تا مغز استخوانهایم را می‌سوزاند و نمی‌توانم آرام بگیرم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

9 هرگاه می‌گویم: «من خداوند را فراموش می‌کنم و دیگر از جانب او سخنی نخواهم گفت،» آنگاه پیام تو مثل آتشی اعماق وجود مرا می‌سوزاند. می‌کوشم در برابر آن مقاومت بکنم، امّا توانایی آن را ندارم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

9 هرگاه می‌گویم: «من خداوند را فراموش می‌کنم و دیگر از جانب او سخنی نخواهم گفت،» آنگاه پیام تو مثل آتشی اعماق وجود مرا می‌سوزاند. می‌کوشم در برابر آن مقاومت بکنم، امّا توانایی آن‌ را ندارم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِرمیا 20:9
21 Iomraidhean Croise  

دلم در اندرونم گرم شد. چون تفکر می‌کردم آتش افروخته گردید. پس به زبان خود سخن گفتم.


خداوند می‌گوید: «آیا کلام من مثل آتش نیست و مانند چکشی که صخره را خرد می کند؟»


درباره انبیا: دل من در درونم شکسته، و همه استخوانهایم لرزان است؛ مثل شخصی مست هستم و مانند مردی مدهوش شراب، به سبب خداوند و به سبب کلام مقدس او .


درون من! درون من! پرده های دل من از درد سوراخ شد و قلب من در درونم پریشان گردیده، ساکت نتوانم شد، چونکه تو، ‌ای جان من، صدای شیپور و نعره جنگ را شنیده‌ای.


و من از شدت خشم خداوند پر شده‌ام، و از خودداری خسته گردیده‌ام، پس آن را در کوچه‌ها بر کودکان و بر مجلس جوانان با هم بریز. زیرا که شوهر و زن هر دو گرفتار خواهند شد، و پیران با کهنسالان نیز.


آنگاه روح مرا برداشت و برد و با تلخکامی و خشمگین رفتم و دست خداوند بر من سنگین می‌بود.


و مرا گفت: «ای پسر انسان، شکم خود را بخوران و شکم خویش را از این طوماری که من به تو می دهم، پر کن.» پس آن را خوردم و در دهانم مثل عسل شیرین بود.


شیر غرش کرده است، کیست که نترسد؟ خداوند یهوه صحبت نموده است: کیست که نبوت ننماید؟»


«برخیز و به نینوا شهر بزرگ برو و به ضد آن فریاد برآور، زیرا که شرارت ایشان به حضور من برآمده است.»


اما یونس برخاست تا از حضور خداوند به ترشیش فرار کند. پس به یافا فرود آمده، کشتی‌ای یافت که عازم ترشیش بود. پس کرایه‌اش را داده، سوار شد تا همراه ایشان از حضور خداوند به ترشیش برود.


عیسی وی را گفت: «کسی ‌که دست را به شخم زدن دراز کرده از پشت سر نظر کند، شایسته پادشاهی خدا نمی‌باشد.»


در آن حال که پولُس در آتن انتظار ایشان را می‌کشید، روح او در درونش پریشان گشت، چون دید که شهر از بتها پر است.


امّا چون سیلاس و تیموتائوس از مَقدونیه آمدند، پولس خود را به تمامی وقف موعظه کلام کرده،، برای یهودیان شهادت می‌داد که عیسی، مسیح است.


زیرا که ما را امکان آن نیست که آنچه دیده و شنیده‌ایم، نگوییم.»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan