Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِرمیا 2:2 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

2 «برو و به گوش اورشلیم ندا کرده، بگو، خداوند چنین می‌گوید: غیرت دوران جوانی‌ات را عشق دوران نامزدی‌ات را، حینی که از پی من در بیابان و در زمین بایر می‌آمدی، به‌ خاطر می‌آورم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

2 «برو و در گوش اورشلیم ندا کن که خداوند چنین می‌گوید: محبت ایام جوانی و عشق دوران نامزدیت را به یاد می‌آورم، آنگاه که در بیابان و در زمین بایِر از پی من می‌آمدی.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

2 «برو و به گوش اورشلیم ندا کرده، بگوخداوند چنین میگوید: غیرت جوانی تو ومحبت نامزد شدن تو را حینی که از عقب من دربیابان و در زمین لم یزرع میخرامیدی برایت بهخاطر میآورم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 «برو و به اهالی اورشلیم بگو که خداوند چنین می‌فرماید: گذشته‌ها را به یاد می‌آورم، زمانی را که تازه عروس بودی! در آن روزها چقدر مشتاق بودی که مورد پسند من باشی! چقدر مرا دوست می‌داشتی! حتی در بیابانهای خشک و سوزان نیز همراهم می‌آمدی.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

2 این پیام را به تمام مردم اورشلیم اعلام کنم: «به یاد دارم که چقدر در جوانی‌ات با وفا بودی، چقدر در ابتدای ازدواجمان مرا دوست داشتی، به دنبال من حتّی از کویرها و زمینهای بایر می‌گذشتی.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 این پیام را به تمام مردم اورشلیم اعلام کنم: «به یاد دارم که چقدر در جوانی‌ات باوفا بودی، چقدر در ابتدای ازدواجمان مرا دوست داشتی؛ به‌دنبال من حتّی از کویرها و زمین‌های بایر گذشتی.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِرمیا 2:2
39 Iomraidhean Croise  

چه بسیار از طفولیّتم مرا اذیّت رسانیدند. اسرائیل الان بگوید:


و اسرائيل آن کار عظيمی را که خداوند به مصريان کرده بود ديدند و قوم از خداوند ترسيدند و به خداوند و به بنده او موسی ايمان آوردند.


و موسی گفت: «اين خواهد بود چون خداوند، شامگاه شما را گوشت دهد تا بخوريد، و صبح نان، تا سير شويد، زيرا خداوند شکايتهای شما را که بر او کرده‌ايد، شنيده است و ما چيستيم؟ بر ما نه، بلکه بر خداوند شکايت نموده‌ايد.»


حکمت در بیرون ندا می‌دهد و در میدان‌ها صدای خود را بلند می‌کند.


‌ای دختران صهیون، بیرون آیید و سلیمان پادشاه را ببینید، با تاجی که مادرش در روز عروسی وی و در روز شادی دلش آن را بر سر او نهاد.


این کیست که مثل ستونهای دود از بیابان برمی‌آید و به مُر و بخور و به همه عطرهای تاجران عطرآگین است؟


صدای خود را بلند کن و دریغ مدار و صدای خود را همچون شیپور بلند کرده، به قوم من تقصیر ایشان را و به خاندان یعقوب گناهان ایشان را اعلام نما.


سپس خداوند مرا گفت: «تمام این سخنان را در شهرهای یهودا و کوچه‌های اورشلیم ندا کرده، بگو که سخنان این عهد را بشنوید و آنها را به جا آورید.


و به وادی بِن‌هِنّوم که نزد دهنه دروازه کوزه‌گران است، بیرون رفته، سخنانی را که به تو خواهم گفت، در آنجا ندا کن.


و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:


و نگفتند: ”یهوه کجا است که ما را از زمین مصر برآورد و ما را در بیابان و زمین ویران و پر از گودالها و زمین خشک و سایه مرگ و زمینی که کسی از آن گذر نکند و آدمی در آن ساکن نشود، رهبری نمود؟


آیا از این به بعد مرا صدا نخواهی زد که ”‌ای پدر من، تو یار جوانی من بودی؟


«به دروازه خانه خداوند بایست و این کلام را در آنجا ندا کرده، بگو: ای تمامی یهودا که به این دروازه‌ها داخل شده، خداوند را سجده می‌نمایید، کلام خداوند را بشنوید!


و در تمامی کارهای شرم‌آور و زنای خویش، روزهای جوانی خود را حینی که عریان و برهنه بودی و در خون خود می‌غلطیدی، به یاد نیاوردی.


لیکن من عهد خود را که در دوران جوانیت با تو بستم، به یاد خواهم آورد و عهد جاودانی با تو استوار خواهم داشت.


و چون باز از تو گذر کردم، بر تو نگریستم و اینک سن تو، سن عشق بود. پس دامن خود را بر تو پهن کرده، عریانی تو را پوشاندم، و خداوند یهوه می‌گوید که با تو قسم خوردم و با تو عهد بستم و از آنِ من شدی.


اما او روزهای جوانی خود را که در آنها در سرزمین مصر زنا کرده بود، به یاد آورده، باز زناکاری خود را زیاد نمود.


و ایشان در مصر زنا کرده، در جوانی خود زناکار شدند. در آنجا سینه‌های ایشان را مالیدند و پستانهای بکرشان را افشردند.


و فاحشگی خود را که در مصر می‌نمود، ترک نکرد. زیرا که ایشان در روزهای جوانیش با او همخواب می‌شدند و پستانهای بکر او را فشرده، آتش شهوت خود را بر وی می‌ریختند.


هنگامی که اسرائیل کودک بود، او را دوست داشتم، و پسر خود را از مصر خواندم.


و تاکستانهایش را از آنجا به وی خواهم داد و وادی عَخور را به دروازه امید تبدیل خواهم ساخت و در آنجا مانند روزهای جوانی‌اش و مثل روز بیرون آمدنش از سرزمین مصر خواهد سرایید.


زیرا که نامهای بَعَلها را از دهانش دور خواهم کرد که بار دیگر به نامهای خود گفته نشوند.


و هر‌چند عاشقان خود را تعقیب نماید، به ایشان نخواهد رسید، و هر‌چند ایشان را بجوید، نخواهد یافت. پس خواهد گفت: می‌روم و نزد شوهر نخستین خود برمی‌گردم، زیرا در آن وقت از کنون مرا خوشتر می‌گذشت.“


شیپور را به دهان خود بگذار! او مثل عقاب بر فراز خانه خداوند می‌آید، زیرا که از عهد من تجاوز نمودند و به شریعت من عصیان ورزیدند.


اسرائیل را مثل انگورها در بیابان یافتم. پدران شما را مثل نوبر انجیر در ابتدای موسمش دیدم. اما ایشان به بَعَل‌فغور رفتند و خویشتن را برای رسوایی نذیره ساختند و مانند معشوقه خود منفور شدند.


«برخیز و به نینوا شهر بزرگ برو و به ضد آن فریاد برآور، زیرا که شرارت ایشان به حضور من برآمده است.»


هر‌ که گوش شنوا دارد، بشنود.


و شخصی از آن جماعت به وی گفت: «ای استاد، برادر مرا بفرما تا ارث پدر را با من تقسیم کند.»


زيرا که يهوه خدای تو، تو را در همه کارهای دستت برکت داده است. او ره سپردن تو را در اين بيابان بزرگ می‌داند. الان چهل سال است که يهوه خدايت با تو بوده است و به هيچ ‌چيز محتاج نشده‌اي.


به درستی که قوم خود را دوست می‌دارد. و تمامی مقدسانش در دست تو هستند. و نزد پايهای تو نشسته، هر يکی از کلام تو بهره‌مند می‌شوند.


به یاد آور تمامی راه را که يهوه خدايت، تو را اين چهل سال در بيابان رهبری نمود، تا تو را خوار و زبون ساخته، بيازمايد و آنچه را که در دل تو است بداند، که آيا اوامر او را نگاه خواهی داشت، يا نه.


‌ای زناکاران، آیا نمی‌دانید که دوستی دنیا، دشمنی خداست؟ پس هر که می‌خواهد دوست دنیا باشد، دشمن خدا گردد.


«لیکن بحثی بر تو دارم که محبّت نخستین خود را ترک کرده‌ای.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan