Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




غزل غزلها 2:4 - Persian Old Version

4 مرا به میخانه آورد و علم وی بالای سر من محبت بود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

4 او مرا به میخانه درآورده، و عشق است پرچمِ او بر فرازم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

4 او مرا به تالار ضیافتش آورد و به همه نشان داد که چقدر مرا دوست دارد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

4 او مرا به تالار ضیافت خود آورد و پرچم محبّتش را بالای سرم برافراشت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

4 او مرا به تالار ضیافت خود آورد و پرچم عشقش را بالای سرم برافراشت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

4 مرا به میخانه آورد و بیرق او بالای سر من محبت بود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




غزل غزلها 2:4
16 Iomraidhean Croise  

و پادشاه غضبناک شده، از مجلس شراب برخاسته، به باغ قصر رفت. و چون هامان دید که بلا از جانب پادشاه برایش مهیا است برپا شد تانزد استر ملکه برای جان خود تضرع نماید.


آیا تو گرد او و گردخانه او و گرد همه اموال او، به هر طرف حصارنکشیدی و اعمال دست او را برکت ندادی ومواشی او در زمین منتشر نشد؟


به نجات تو خواهیم سرایید و به نام خدای خود، علم خود را خواهیم افراشت. خداوندتمامی مسالت تو را به انجام خواهد رسانید.


علمی به ترسندگان خود دادهای تاآن را برای راستی برافرازند، سلاه.


زیرا یک روز درصحنهای تو بهتر است از هزار. ایستادن بر آستانه خانه خدای خود را بیشتر میپسندم از ساکن شدن در خیمه های اشرار.


غزل غزلها که از آن سلیمان است.


مرا بکش تا در عقب تو بدویم. پادشاه مرا به حجله های خود آورد. از تو وجد و شادی خواهیم کرد. محبت تو را از شراب زیاده ذکرخواهیم نمود. تو را از روی خلوص دوست میدارند.


ای خواهر و عروس من، به باغ خود آمدم. مر خود را با عطرهایم چیدم. شانه عسل خود را با عسل خویش خوردم. شراب خود را باشیر خویش نوشیدم.ای دوستان بخورید وای یاران بنوشید و به سیری بیاشامید.


ای محبوبه من، تو مثل ترصه جمیل و ماننداورشلیم زیبا و مثل لشکرهای بیدق دار مهیب هستی.


و در آن روز واقع خواهد شد که ریشه یسی به جهت علم قومها برپا خواهد شد و امت هاآن را خواهند طلبید و سلامتی او با جلال خواهدبود.


اینک بر در ایستاده میکوبم؛ اگر کسی آوازمرا بشنود و در را باز کند، به نزد او درخواهم آمد و با وی شام خواهم خورد و او نیز با من.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan