مکاشفه 6:5 - Persian Old Version5 و چون مهر سوم را گشود، حیوان سوم راشنیدم که میگوید: «بیا (و ببین )!» و دیدم اینک اسبی سیاه که سوارش ترازویی بدست خود دارد. Faic an caibideilهزارۀ نو5 و هنگامی که سوّمین مُهر را گشود، شنیدم که سوّمین موجود زنده گفت: «پیش آی!» همین که نظر کردم، اسبی سیاه پیش رویم پدیدار شد و آن که بر آن اسب سوار بود ترازویی در دست داشت. Faic an caibideilکتاب مقدس، ترجمۀ معاصر5 چون برّه مهر سوم را گشود، شنیدم که موجود زندهٔ سوم گفت: «بیا!» آنگاه اسب سیاهی را دیدم که سوارش ترازویی در دست داشت. Faic an caibideilمژده برای عصر جدید5 وقتی برّه، سومین مُهر را گشود، شنیدم كه حیوان سوم گفت: «بیا!» آنگاه نگاه كردم و اسب سیاهی را دیدم، كه سوارش ترازویی به دست داشت Faic an caibideilمژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳5 وقتی برّه، سوّمین مُهر را گشود، شنیدم که سوّمین موجود زنده میگفت: «بیا!» آنگاه نگاه کردم و اسب سیاهی را دیدم، که سوارش ترازویی به دست داشت Faic an caibideilکتاب مقدس به زبان بندری5 وختی که برّه، مُهر سوم واز ایکه، مِشنُت که موجود زنده سوم اَگِت: «بُدو!» و مِه نگاه اُمکه، و بیگین، یه اسب سیاهیَ! و سوارِش یه ترازویی توو دَس ایشَستَه. Faic an caibideil |