مزامیر 107:12 - Persian Old Version

¹² و او دل ایشان را به مشقت ذلیل ساخت. بلغزیدند و مدد کنندهای نبود.

هزارۀ نو

¹² پس دلهای ایشان را زیر بار مشقت خم ساخت؛ و لغزیدند و یاری‌رسانی نبود.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹² پشت آنها در زیر بار مشقت خم شد و سرانجام افتادند و کسی نبود که ایشان را یاری کند.

مژده برای عصر جدید

¹² زیر بار کار و زحمت، پشت آنها خم شده، از پای افتاده بودند و کسی به کمكشان نرسید.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹² زیر بار کار و زحمت، پشت آن‌ها خم شده، از پای افتاده بودند و کسی نبود که به آن‌ها کمک کند.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

¹² و او دل ایشان را به مشقت ذلیل ساخت. بلغزیدند و کمک کننده‌ای نبود.

مزامیر 107:12 Iomraidhean Croise

۲پادشاهان 14:26

زیرا خداوند دید که مصیبت اسرائیل بسیار تلخ بود چونکه نه محبوس و نه آزادی باقی ماند. و معاونی به جهت اسرائیل وجود نداشت.

۲پادشاهان 6:33

و چون اوهنوز به ایشان سخن میگفت، اینک قاصد نزد وی رسید و او گفت: «اینک این بلا از جانب خداونداست، چرا دیگر برای خداوند انتظار بکشم.»

نِحِمیا 9:37

و آن، محصول فراوان خود را برای پادشاهانی که بهسبب گناهان ما، بر ما مسلط ساختهای میآورد و ایشان بر جسدهای ما و چهارپایان ما برحسب اراده خود حکمرانی میکنند و ما در شدت تنگی گرفتار هستیم.

ایّوب 9:13

خدا خشم خود را بازنمی دارد و مددکاران رحب زیر او خم میشوند.

مزامیر 142:4

به طرف راست بنگر و ببین که کسی نیست که مرا بشناسد. ملجا برای من نابود شد. کسی نیست که در فکرجان من باشد.

مزامیر 22:11

از من دور مباش زیرا تنگی نزدیک است. و کسی نیست که مدد کند.

خروج 2:23

و واقع شد بعد از ایام بسیار که پادشاه مصربمرد، و بنیاسرائیل بهسبب بندگی آه کشیده، استغاثه کردند، و ناله ایشان بهسبب بندگی نزد خدا برآمد.

اِشعیا 51:23

و آن را بهدست آنانی که برتو ستم مینمایند میگذارم که بهجان تومی گویند: خم شو تا از تو بگذریم و تو پشت خودرا مثل زمین و مثل کوچه به جهت راه گذریان گذاشتهای.

اِشعیا 52:5

اما الان خداوند میگوید: در اینجامرا چهکار است که قوم من مجان گرفتار شدهاند. و خداوند میگوید: آنانی که بر ایشان تسلط دارندصیحه میزنند و نام من دائم هر روز اهانت میشود.

اِشعیا 63:5

و نگریستم و اعانت کنندهای نبود و تعجب نمودم زیرا دستگیری نبود. لهذا بازوی من مرانجات داد و حدت خشم من مرا دستگیری نمود.

داوران 16:21

پس فلسطینیان او را گرفته، چشمانش را کندند و او را به غزه آورده، به زنجیرهای برنجین بستند و در زندان دستاس میکرد.

داوران 16:30

و شمشون گفت: «همراه فلسطینیان بمیرم و با زور خم شده، خانه بر سروران و برتمامی خلقی که در آن بودند، افتاد. پس مردگانی که در موت خود کشت از مردگانی که درزندگیاش کشته بود، زیادتر بودند.