Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




مزامیر 10:3 - Persian Old Version

3 زیرا که شریر به شهوات نفس خود فخر میکند، و آنکه میرباید شکر میگوید و خداوند را اهانت میکند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

3 زیرا شریر به تمایلات نَفْس خود می‌بالد، و سودجو، خداوند را لعن و ناسزا می‌گوید.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

3 آنها با غرور از مقاصد پلید خود سخن می‌رانند. آنها اشخاص طمعکار را می‌ستایند ولی خدا را ناسزا می‌گویند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

3 شریران به مقاصد شریرانهٔ خود افتخار کرده، طمعکاران را می‌ستایند و خداوند را انکار می‌کنند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3 شریران به مقاصد شریرانۀ خود افتخار می‌کنند؛ و طمع‌کاران خداوند را حقیر می‌شمارند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

3 زیرا که شریر به شهوات نفس خود فخر می‌کند، و آنکه می‌رباید شکر می‌گوید و خداوند را اهانت می‌کند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




مزامیر 10:3
40 Iomraidhean Croise  

و تو لشکری رامثل لشکری که از تو تلف شده است، اسب بهجای اسب و ارابه بهجای ارابه برای خود بشمارتا با ایشان در همواری جنگ نماییم و البته برایشان غالب خواهیم آمد.» پس سخن ایشان را اجابت نموده، به همین طور عمل نمود.


اگر طلا را امیدخود میساختم و به زر خالص میگفتم تو اعتمادمن هستی،


و دهان خود را بر من باز کرده، میگویند هه هه چشم ما دیده است.


زیرا در حیات خود، خویشتن را مبارک میخواند. و چون بر خوداحسان میکنی، مردم ترا میستایند.


آنانی که بر دولت خود اعتماد دارند و بر کثرت توانگری خویش فخر مینمایند.


دروغگویان را هلاک خواهی ساخت. خداوند شخص خونی و حیله گر را مکروه میدارد.


ای جبار چرا از بدی فخر میکنی؟ رحمت خدا همیشه باقی است.


حرفها میزنند و سخنان ستم آمیز میگویند. جمیع بدکاران لاف میزنند. ای خداوند، قوم تو را میشکنند و میراث تو راذلیل میسازند.


دشمن گفت تعاقب میکنم و ایشان را فرومی گیرم.و غارت را تقسیم کرده، جانم از ایشان سیرخواهد شد.شمشیر خود را کشیده، دست من ایشان را هلاک خواهد ساخت.


هرکه شریعت را ترک میکند شریران رامی ستاید، اما هرکه شریعت را نگاه دارد از ایشان نفرت دارد.


این همه را در روزهای بطالت خود دیدم. مرد عادل هست که در عدالتش هلاک میشود و مرد شریر هست که در شرارتش عمر دراز دارد.


کیست که او را اهانت کرده، کفر گفتهای و کیست که بر وی آواز بلند کرده، چشمان خود را به علیین افراشتهای؟ مگر قدوس اسرائیل نیست؟


بهسبب گناه طمع وی غضبناک شده، او را زدم و خود را مخفی ساخته، خشم نمودم و او به راه دل خود رو گردانیده، برفت.


اما چشمان و دل تو نیست جز برای حرص خودت و برای ریختن خون بیگناهان و برای ظلم و ستم تا آنها را بجا آوری.


و مکانهای بلند شما را خراب خواهم ساخت، و اصنام شما را قطع خواهم کرد، و لاشه های شمارا بر لاشه های بتهای شما خواهم افکند، و جان من شما را مکروه خواهد داشت.


وای بر کسیکه برای خانه خود بدی راکسب نموده است تا آشیانه خود را بر جای بلندساخته، خویشتن را از دست بلا برهاند.


پس بدیشان گفت: «زنهار از طمع بپرهیزید زیرا اگرچه اموال کسی زیاد شود، حیات او از اموالش نیست.»


و نفس خود راخواهم گفت کهای جان اموال فراوان اندوخته شده بجهت چندین سال داری. الحال بیارام و به اکل و شرب و شادی بپرداز.


مملو از هرنوع ناراستی و شرارت و طمع و خباثت؛ پر ازحسد و قتل و جدال و مکر و بدخویی؛


زیرا هرچند انصاف خدا را میدانند که کنندگان چنین کارها مستوجب موت هستند، نه فقط آنها را میکنند بلکه کنندگان را نیز خوش میدارند.


و دزدان و طمعکاران و میگساران و فحاشان وستمگران وارث ملکوت خدا نخواهند شد.


زیرا این را یقین میدانید که هیچ زانی یا ناپاک یا طماع که بتپرست باشد، میراثی در ملکوت مسیح و خداندارد.


«و مبادا چون سخنان این لعنت را بشنود دردلش خویشتن را برکت داده، گوید: هرچند درسختی دل خود سلوک مینمایم تا سیراب و تشنه را با هم هلاک سازم، مرا سلامتی خواهد بود.


چون یهوه این را دید ایشان را مکروه داشت. چونکه پسران و دخترانش خشم او را به هیجان آوردند.


پس اعضای خود را که بر زمین است مقتول سازید، زنا و ناپاکی و هوی و هوس و شهوت قبیح و طمع که بتپرستی است


هان، ای کسانی که میگویید: «امروز و فردابه فلان شهر خواهیم رفت و در آنجا یک سال بسرخواهیم برد و تجارت خواهیم کرد و نفع خواهیم برد»،


اما الحال به عجب خود فخرمی کنید و هر چنین فخر بد است.


دنیا را وآنچه در دنیاست دوست مدارید زیرا اگر کسی دنیا را دوست دارد، محبت پدر در وی نیست.


و به مادر خود گفت: «آن هزار و یکصد مثقال نقرهای که از تو گرفته شد، و درباره آن لعنت کردی و در گوشهای من نیز سخن گفتی، اینک آن نقره نزد من است، من آن را گرفتم.» مادرش گفت: «خداوند پسر مرا برکت دهد.»


شاول گفت: «شما از جانب خداوند مبارک باشید چونکه بر من دلسوزی نمودید.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan