Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اعداد 13:23 - Persian Old Version

23 و به وادی اشکول آمدند، و شاخهای با یک خوشه انگور بریده، آن را بر چوب دستی، میان دونفر با قدری از انار و انجیر برداشته، آوردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

23 چون به وادی اِشکول رسیدند، از آنجا شاخه‌ای که یک خوشه انگور بر آن بود، بریدند و دو تن از ایشان آن را بر تیرکی چوبی با قدری انار و انجیر حمل کرده، آوردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

23 سپس به جایی رسیدند که امروزه به درهٔ اشکول معروف است و در آنجا یک خوشه انگور چیدند و با خود آوردند. این خوشهٔ انگور به قدری بزرگ بود که آن را به چوبی آویخته دو نفر آن را حمل می‌کردند! مقداری انار و انجیر نیز برای نمونه با خود آوردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

23 سپس به وادی اشکول وارد شدند و از آنجا یک خوشه انگور چیدند و با خود بردند. این خوشه انگور آن‌قدر سنگین بود که آن را به چوبی بسته، دو نفر بر شانه‌های خود حمل می‌کردند. آنها همچنین مقداری انار و انجیر هم به عنوان نمونه، با خود بردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

23 سپس به وادی اِشکول وارد شدند و از آنجا یک خوشه انگور چیدند و با خود بردند. این خوشه انگور آن‌قدر سنگین بود که آن‌ را به چوبی بستند و دو نفر بر شانه‌های خود حمل می‌کردند. آن‌ها همچنین مقداری انار و انجیر هم با خود بردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

23 و به وادی اشکول آمدند، و شاخه‌ای با يک خوشه انگور بريده، آن را بر تیرکی چوبی، ميان دو نفر با قدری از انار و انجير برداشته، آوردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اعداد 13:23
6 Iomraidhean Croise  

و یکی که نجات یافته بود آمده، ابرام عبرانی را خبر داد. و او در بلوطستان ممری آموری که برادر اشکول و عانر بود، ساکن بود. وایشان با ابرام هم عهد بودند.


وآن مکان بهسبب خوشه انگور که بنیاسرائیل ازآنجا بریده بودند، به وادی اشکول نامیده شد.


به وادی اشکول رفته، زمین را دیدند ودل بنیاسرائیل را افسرده ساختند تا به زمینی که خداوند به ایشان داده بود، داخل نشوند.


زمینی که پر از گندم و جو و مو و انجیرو انار باشد، زمینی که پر از زیتون زیت و عسل است.


و بعد از آن واقع شد که زنی را در وادی سورق که اسمش دلیله بود، دوست میداشت.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan