Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




نِحِمیا 6:2 - Persian Old Version

2 سنبلط و جشم نزد من فرستاده، گفتند: «بیاتا در یکی از دهات بیابان اونو ملاقات کنیم.» اماایشان قصد ضرر من داشتند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

2 سَنبَلَط و جِشِم برایم پیغام فرستادند که: «بیا تا در حاکِفیریم، در دشت اونو، با یکدیگر دیدار کنیم.» اما آنان در اندیشۀ صدمه رساندن به من بودند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 پس سنبلط و جشم برای من پیغام فرستادند که در یکی از دهات دشت اونو به دیدن ایشان بروم. ولی من پی بردم که می‌خواهند به من آسیبی برسانند؛

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

2 سنبلط و جشم پیام فرستادند و پیشنهاد کردند که: «بیا تا در یکی از روستاهای دشت اونو ملاقات کنیم.» امّا ایشان قصد داشتند که به من صدمه بزنند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 سنبلط و جِشِم پیام فرستادند و پیشنهاد کردند: «بیا تا در یکی از روستاهای دشت اونو ملاقات کنیم.» امّا ایشان قصد داشتند که به من صدمه برسانند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

2 سَنبَلَط و جِشِم نزد من فرستاده، گفتند: «بیا تا در یکی از دهات دشت اونو ملاقات کنیم.» اما ایشان قصد صدمه به من داشتند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




نِحِمیا 6:2
15 Iomraidhean Croise  

و یوآب به عماسا گفت: «ای برادرم آیا به سلامت هستی؟» ویوآب ریش عماسا را بهدست راست خود گرفت تا او را ببوسد.


و چون ابنیربه حبرون برگشت، یوآب او را در میان دروازه به کنار کشید تا با او به خفیه سخن گوید و بهسبب خون برادرش عسائیل به شکم او زد که مرد.


و پسران اَلفَعل عابَر و مِشعام و شامَر که اُونُو و لُود و دهاتش را بنا نهاد بودند.


و لود و اونو و وادی حراشیم.


و بعد از او کاهنان، از اهل غور تعمیرنمودند.


پس قاصدان نزد ایشان فرستاده گفتم: «من درمهم عظیمی مشغولم و نمی توانم فرود آیم، چراکار حینی که من آن را ترک کرده، نزد شما فرودآیم به تعویق افتد.»


همه به یکدیگر دروغ میگویند؛ به لبهای چاپلوس و دل منافق سخن میرانند.


شریر بر مرد عادل شورا میکند و دندانهای خود را بر او میافشرد.


شریر برای صالح کمین میکند و قصد قتل وی میدارد.


و تمامی محنت و هر کامیابی را دیدم که برای انسان باعث حسد از همسایه او میباشد. وآن نیز بطالت و درپی باد زحمت کشیدن است.


و اسماعیل بن نتنیا وآن ده نفر که همراهش بودند برخاسته، جدلیا ابن اخیقام بن شافان را به شمشیر زدند و او را که پادشاه بابل به حکومت زمین نصب کرده بودکشت.


و نزد تو میآیند بطوری که قوم (من )می آیند. و مانند قوم من پیش تو نشسته، سخنان تو را میشنوند، اما آنها را بجا نمی آورند. زیرا که ایشان به دهان خود سخنان شیرین میگویند. لیکن دل ایشان درپی حرص ایشان میرود.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan