نِحِمیا 6:10 - Persian Old Version10 و به خانه شمعیا ابن دلایا ابن مهیطبئیل رفتم و او در را بر خود بسته بود، پس گفت: «در خانه خدا در هیکل جمع شویم و درهای هیکل راببندیم زیرا که به قصد کشتن تو خواهند آمد. شبانگاه برای کشتن تو خواهند آمد.» Faic an caibideilهزارۀ نو10 روزی به خانۀ شِمَعیا، پسر دِلایا، پسر مِهیطَبئیل، رفتم که در بر خویشتن بسته بود. مرا گفت: «بیا تا در خانۀ خدا، درون معبد، با یکدیگر دیدار کنیم، و درهای معبد را ببندیم، چراکه برای کشتن تو میآیند. آری، شبانگاهان برای کشتن تو میآیند.» Faic an caibideilکتاب مقدس، ترجمۀ معاصر10 شمعیا (پسر دلایا و نوه مِهیطَبئیل) در خانهٔ خود بست نشسته بود و من به دیدنش رفتم. وقتی مرا دید، گفت: «باید هر چه زودتر در خانهٔ خدا مخفی بشویم و درها را قفل کنیم. چون امشب میآیند تو را بکشند!» Faic an caibideilمژده برای عصر جدید10 در همان ایّام روزی به خانهٔ شمعیا پسر دلایا و نوهٔ مهیطبئیل رفتم، او نمیتوانست خانهٔ خود را ترک کند. او به من گفت: «تو و من باید برویم در مکان مقدّسِ معبد بزرگ پنهان شویم و درها را قفل کنیم، زیرا ایشان خواهند آمد تا تو را بکشند. شامگاه خواهند آمد تا تو را بکشند.» Faic an caibideilمژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳10 در همان ایّام روزی به خانۀ شِمَعیا پسر دِلایا و نوۀ مِهیطَبئیل رفتم؛ او نمیتوانست خانۀ خود را ترک کند. او به من گفت: «تو و من باید برویم در مکان مقدّسِ معبدِ بزرگ پنهان شویم و درها را قفل کنیم، زیرا ایشان خواهند آمد تا تو را بکُشند. آری، ایشان امشب خواهند آمد تا تو را بکُشند.» Faic an caibideilکتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده10 و به خانه شِمَعیا پسر دِلایا پسر مِهیطَبئیل رفتم و او در را بر خود بسته بود. پس گفت: «در خانه خدا در معبد جمع شویم و درهای معبد را ببندیم زیرا که به قصد کشتن تو خواهند آمد. شبانگاه برای کشتن تو خواهند آمد.» Faic an caibideil |