Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




مَرقُس 10:17 - Persian Old Version

17 چون به راه میرفت، شخصی دوان دوان آمده، پیش او زانو زده، سوال نمود که «ای استادنیکو چه کنم تا وارث حیات جاودانی شوم؟

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

17 چون عیسی به‌راه افتاد، مردی دوان دوان آمده، در برابرش زانو زد و پرسید: «استادِ نیکو، چه کنم تا وارث حیات جاویدان شوم؟»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

17 وقتی عیسی عازم سفر بود، شخصی با عجله آمده، نزد او زانو زد و پرسید: «ای استاد نیکو، چه باید بکنم تا زندگی جاوید نصیبم شود؟»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

17 وقتی عیسی عازم سفر شد، شخصی دوان‌دوان آمده در برابر او زانو زد و عرض كرد: «ای استاد نیكو، من برای به دست آوردن حیات جاودانی چه باید بكنم؟»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

17 وقتی عیسی عازم سفر بود، شخصی دوان‌دوان آمده در برابر او زانو زد و پرسید: «ای استاد نیکو، من برای به دست آوردن حیات جاودانی چه باید بکنم؟»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس به زبان بندری

17 وختی عیسی راه کَ، یه مَرد وا دُو هُند، جلو عیسی زانو ایزَه و ایپُرسی: «استاد خُب، چه بایه بُکنُم تا زندگی ابدیُ به ارث بُبَرُم؟»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




مَرقُس 10:17
28 Iomraidhean Croise  

بنابراین داریوش پادشاه نوشته وفرمان را امضا نمود.


و چون به نزد جماعت رسیدند، شخصی پیش آمده، نزد وی زانو زده، عرض کرد:


آنگاه پادشاه به اصحاب طرف راست گوید: بیاییدای برکت یافتگان از پدر من و ملکوتی را که از ابتدای عالم برای شما آمادهشده است، به میراث گیرید.


پس، از قبر با ترس و خوشی عظیم به زودی روانه شده، رفتند تا شاگردان او را اطلاع دهند.


و ابرصی پیش وی آمده، استدعا کرد وزانو زده، بدو گفت: «اگر بخواهی، میتوانی مراطاهر سازی!»


عیسی بدو گفت: «چرا مرا نیکو گفتی و حال آنکه کسی نیکو نیست جز خدا فقط؟


ایشان آمده، بدو گفتند: «ای استاد، ما را یقین است که تو راستگو هستی و از کسی باک نداری، چون که به ظاهر مردم نمی نگری بلکه طریق خدارا به راستی تعلیم مینمایی. جزیه دادن به قیصرجایز است یا نه؟ بدهیم یا ندهیم؟


چون عیسی دید که گروهی گرد او به شتاب میآیند، روح پلید را نهیب داده، به وی فرمود: «ای روح گنگ و کر من تو را حکم میکنم از او در آی ودیگر داخل او مشو!»


ناگاه یکی از فقها برخاسته از روی امتحان به وی گفت: «ای استاد چه کنم تا وارث حیات جاودانی گردم؟»


او در شب نزد عیسی آمده، به وی گفت: «ای استاد میدانیم که تو معلم هستی که از جانب خدا آمدهای زیرا هیچکس نمی تواند معجزاتی را که تو مینمایی بنماید، جزاینکه خدا با وی باشد.»


و نمی خواهید نزد من آیید تا حیات یابید.


و اراده فرستنده من این است که هرکه پسر را دید و بدو ایمان آورد، حیات جاودانی داشته باشد و من در روز بازپسین او راخواهم برخیزانید.»


و ایشان را بیرون آورده، گفت: «ای آقایان، مرا چه باید کرد تا نجات یابم؟»


چون شنیدند دلریش گشته، به پطرس وسایر رسولان گفتند: «ای برادران چه کنیم؟»


والحالای برادران شما را به خدا و به کلام فیض اومی سپارم که قادر است شما را بنا کند و در میان جمیع مقدسین شما را میراث بخشد.


لیکن برخاسته، به شهر برو که آنجا به تو گفته میشودچه باید کرد.»


اما به آنانی که با صبر در اعمال نیکوطالب جلال و اکرام و بقایند، حیات جاودانی را؛


زیرا که مزد گناه موت است، اما نعمت خدا حیات جاودانی در خداوند ماعیسی مسیح.


تا چشمان دل شما روشن گشته، بدانید که امید دعوت او چیست و کدام است دولت جلال میراث او در مقدسین،


تا به فیض او عادل شمرده شده، وارث گردیم بحسب امید حیات جاودانی.


آیا همگی ایشان روح های خدمتگذار نیستند که برای خدمت آنانی که وارث نجات خواهند شد، فرستاده میشوند؟


بجهت میراث بیفساد و بیآلایش و ناپژمرده که نگاه داشته شده است در آسمان برای شما؛


و این است آن وعدهای که او به ما داده است، یعنی حیات جاودانی.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan