مَتّی 17:5 - Persian Old Version5 و هنوز سخن بر زبانش بود که ناگاه ابری درخشنده بر ایشان سایه افکند واینک آوازی از ابر دررسید که «این است پسرحبیب من که از وی خشنودم. او را بشنوید!» Faic an caibideilهزارۀ نو5 هنوز این سخن بر زبان پطرس بود که ناگاه ابری درخشان ایشان را در بر گرفت و ندایی از ابر در رسید که: «این است پسر محبوبم که از او خشنودم؛ به او گوش فرا دهید!» Faic an caibideilکتاب مقدس، ترجمۀ معاصر5 هنوز سخن پطرس تمام نشده بود که ابری درخشان بر ایشان سایه افکند و ندایی از آن در رسید که: «این است پسر عزیز من که از او بسیار خشنودم؛ به او گوش فرا دهید.» Faic an caibideilمژده برای عصر جدید5 هنوز سخن او تمام نشده بود كه ابری درخشان بر آنان سایه افکند و از آن ابر صدایی شنیده شد كه میگفت: «این است پسر عزیز من كه از او خشنودم. به او گوش دهید.» Faic an caibideilمژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳5 هنوز سخن او تمام نشده بود که ابری درخشان بر آنان سایه افکند و صدایی از آن ابر شنیده شد که میگفت: «این است پسر عزیز من که از او بسیار خشنودم. به او گوش دهید.» Faic an caibideilکتاب مقدس به زبان بندری5 هِنوزا پطرس گَپ شَزَه که یَکهو یه ابری که شَدِرخشی رو اُشُ سایه ایکردُند و صدایی اَ ابر در هُند که: «ایین پُس عزیزُم که ازِش خیلی راضیُم؛ به اُ گوش هادِی!» Faic an caibideil |