Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




لوقا 4:41 - Persian Old Version

41 و دیوها نیز از بسیاری بیرون میرفتند و صیحه زنان میگفتند که «تو مسیح پسرخدا هستی.» ولی ایشان را قدغن کرده، نگذاشت که حرف زنند، زیرا که دانستند او مسیح است.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

41 دیوها نیز از بسیاری بیرون می‌آمدند و فریادکنان می‌گفتند: «تو پسر خدایی!» امّا او آنها را نهیب می‌زد و نمی‌گذاشت سخنی بگویند، زیرا می‌دانستند مسیح است.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

41 روحهای پلید نیز به فرمان عیسی، فریادکنان از جسم دیوانگان خارج می‌شدند و می‌گفتند: «تو پسر خدا هستی!» اما او ارواح پلید را ساکت می‌کرد و نمی‌گذاشت چیزی بگویند، چون می‌دانستند که او مسیح است.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

41 دیوها هم از عدّهٔ زیادی بیرون آمدند و فریاد می‌زدند: «تو پسر خدا هستی»، امّا او آنها را سرزنش می‌کرد و اجازه نمی‌داد حرف بزنند زیرا آنها می‌دانستند كه او مسیح موعود است.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

41 دیوها هم از عدّۀ زیادی بیرون آمدند و فریاد می‌زدند: «تو پسر خدا هستی!» امّا او آن‌ها را نهیب زده اجازه نمی‌داد حرف بزنند، زیرا آن‌ها می‌دانستند که او مسیح موعود است.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس به زبان بندری

41 همیطو زارُ هم اَ خیلیُ دَر هُندِن و غار شازَه: «که تو پُس خدایی!» ولی عیسی به اُشُ نهیب شَدا و ایناواشتَه که گِپی بِزَنِن، چونکه زارُ شافَهمی که اُ همو مسیح موعودِن.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




لوقا 4:41
14 Iomraidhean Croise  

اما عیسی خاموش ماند! تا آنکه رئیس کهنه روی به وی کرده، گفت: «تو را به خدای حی قسم میدهم مارا بگوی که تو مسیح پس خدا هستی یا نه؟»


پس تجربه کننده نزد او آمده، گفت: «اگر پسر خداهستی، بگو تا این سنگها نان شود.»


اما چون شام شد، بسیاری از دیوانگان را به نزداو آوردند و محض سخنی ارواح را بیرون کرد وهمه مریضان را شفا بخشید.


در ساعت فریادکرده، گفتند: «یا عیسی ابنالله، ما را با تو جه کار است؟ مگر در اینجا آمدهای تا ما را قبل از وقت عذاب کنی؟"


عیسی بدو گفت: «زنهار کسی را اطلاع ندهی بلکه رفته، خود را به کاهن بنما و آن هدیهای را که موسی فرمود، بگذران تا بجهت ایشان شهادتی باشد.»


عیسی به وی نهیب داده، گفت: «خاموش شو و از او درآی!»


شامگاه چون آفتاب به مغرب شد، جمیع مریضان و مجانین را پیش او آوردند.


و بسا کسانی را که به انواع امراض مبتلا بودند، شفا داد ودیوهای بسیاری بیرون کرده، نگذارد که دیوهاحرف زنند زیرا که او را شناختند.


و ارواح پلید چون او رادیدند، پیش او به روی درافتادند و فریادکنان میگفتند که «تو پسر خدا هستی.»


پس برسر وی آمده، تب را نهیب داده، تب از او زایل شد. در ساعت برخاسته، به خدمتگذاری ایشان مشغول شد.


لیکن این قدرنوشته شد تا ایمان آورید که عیسی، مسیح و پسرخدا است و تا ایمان آورده به اسم او حیات یابید.


تو ایمان داری که خدا واحداست؟ نیکو میکنی! شیاطین نیز ایمان دارند و می لرزند!


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan