Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




لوقا 19:37 - Persian Old Version

37 و چون نزدیک بهسرازیری کوه زیتون رسید، تمامی شاگردانش شادی کرده، به آوازبلند خدا را حمد گفتن شروع کردند، بهسبب همه قواتی که از او دیده بودند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

37 چون نزدیک سرازیری کوه زیتون رسید، جماعتِ شاگردان همگی شادمانه خدا را با صدای بلند به‌خاطر همۀ معجزاتی که از او دیده بودند سپاس گفته،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

37 وقتی به سرازیری کوه زیتون رسیدند، گروه انبوه پیروانش فریاد شادی برآورده، برای همه معجزات و کارهای عجیبی که او انجام داده بود، خدا را شکر می‌کردند،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

37 در این هنگام كه او به سرازیری كوه زیتون نزدیک می‌شد تمامی شاگردان با شادی برای همهٔ معجزاتی كه دیده بودند با صدای بلند شروع به حمد و سپاس خدا كردند

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

37 هنگامی که او به سرازیری کوه زیتون نزدیک می‌شد، گروه عظیمی از پیروان او با شادی برای همۀ معجزاتی که دیده بودند، با صدای بلند شروع به حمد و سپاس خدا کردند

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس به زبان بندری

37 وختی نِزیکِ سرازیری کوه زیتون بو، همۀ شاگردُنی وا شادی و خاشی و وا صدای بلند خدائو وا خاطر همۀ معجزوئی که اَزی شُدیدَه حمد و ثنا شاکِه،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




لوقا 19:37
20 Iomraidhean Croise  

و تمامي اسرائيل تابوت عهد خداوند را به آواز شادماني و آواز بوق و کرّنا و سنج و عود و بربط مي نواختند.


و حزقیا و تمامی قوم شادی کردند چونکه خدا قوم را مستعد ساخته بود زیرااین امر ناگهان واقع شد.


و چون نزدیک به اورشلیم رسیده، واردبیتفاجی نزد کوه زیتون شدند. آنگاه عیسی دو نفر از شاگردان خود را فرستاده،


و چون او بر کوه زیتون، مقابل هیکل نشسته بود، پطرس و یعقوب و یوحنا و اندریاس سر ازوی پرسیدند:


و بعد از خواندن تسبیح، به سوی کوه زیتون بیرون رفتند.


در ساعت بینایی یافته، خدا راتمجیدکنان از عقب او افتاد و جمیع مردم چون این را دیدند، خدا را تسبیح خواندند.


و سومی آمده گفت، ای آقا اینک قنطار تو موجود است، آن را در پارچهای نگاه داشتهام.


و چون نزدیک بیتفاجی وبیت عنیا بر کوه مسمی به زیتون رسید، دو نفر ازشاگردان خود را فرستاده،


و هنگامی که او میرفت جامه های خود را در راه میگستردند.


پس خوف همه را فراگرفت و خدا راتمجیدکنان میگفتند که «نبیای بزرگ در میان مامبعوث شده و خدا از قوم خود تفقد نموده است.»


وبجهت همین نیز آن گروه او را استقبال کردند، زیرا شنیده بودند که آن معجزه را نموده بود.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan