Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




یوشع 18:25 - Persian Old Version

25 وجبعون و رامه و بئیروت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

25 جِبعون، رامَه، بِئیروت،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

25 جبعون، رامه، بئیروت،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

25 جلعون، رامه، بئیروت،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

25 جلعون، رامَه، بِئیروت،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

25 و جِبعون و رامه و بِئيروت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




یوشع 18:25
25 Iomraidhean Croise  

و ابنیر بن نیر و بندگان ایشبوشت بن شاول ازمحنایم به جبعون بیرون آمدند.


و پسر شاول دو مرد داشت که سردار فوج بودند؛ اسم یکی بعنه و اسم دیگری ریکاب بود، پسران رمون بئیروتی از بنی بنیامین، زیرا که بئیروت با بنیامین محسوب بود.


و بعشاپادشاه اسرائیل بر یهودا برآمده، رامه را بنا کرد تانگذارد که کسی نزد آسا، پادشاه یهودا رفت و آمدنماید.


خداوند بار دیگر به سلیمان ظاهر شد، چنانکه در جبعون بر وی ظاهر شده بود.


و در جِبعُون پدر جِبعُون سکونت داشت و اسم زنش مَعکَه بود.


بنی رامه و جبع ششصد و بیست ویک.


و حاصور و رامه و جتایم،


از معبر عبورکردند و در جبع منزل گزیدند، اهل رامه هراسان شدند و اهل جبعه شاول فرار کردند.


زیرا خداوند چنانکه در کوه فراصیم (کرد) خواهد برخاست و چنانکه در وادی جبعون (نمود) خشمناک خواهد شد، تا کار خودیعنی کار عجیب خود را بجا آورد و عمل خویش یعنی عمل غریب خویش را به انجام رساند.


خداوند چنین میگوید: «آوازی در رامه شنیده شد ماتم و گریه بسیار تلخ که راحیل برای فرزندان خود گریه میکند و برای فرزندان خود تسلی نمی پذیرد زیرا که نیستند.»


اما چون وقت عصر رسید، شخصی دولتمند از اهل رامه، یوسف نام که او نیز ازشاگردان عیسی بود آمد،


ایشان بسیار ترسیدند زیراجبعون، شهر بزرگ، مثل یکی از شهرهای پادشاه نشین بود، و مردانش شجاع بودند.


و زانوح و عین جنیم و تفوح وعینام،


و کفر عمونی وعفنی و جابع، دوازده شهر با دهات آنها.


و مصفه و کفیره وموصه.


واین حد به سوی رامه به شهر حصاردار صور پیچید واین حد به سوی حوصه برگشت، و انتهایش نزددریا در دیار اکزیب بود.


و از سبطبنیامین جبعون را با نواحی آن و جبع را با نواحی آن.


و قبیله یهودا را نزدیک آوردو قبیله زارحیان گرفته شد. پس قبیله زارحیان رابه مردان ایشان نزدیک آورد و زبدی گرفته شد.


پس بنیاسرائیل کوچ کرده، در روز سوم به شهرهای ایشان رسیدند وشهرهای ایشان، جبعون و کفیره و بئیروت و قریه یعاریم، بود.


و اما ساکنان جبعون چون آنچه را که یوشع به اریحا و عای کرده بود شنیدند،


آقایش وی را گفت: «به شهر غریب که احدی از بنیاسرائیل در آن نباشدبرنمی گردیم بلکه به جبعه بگذریم.»


و به غلام خود گفت: «بیا و به یکی از اینجاها، یعنی به جبعه یا رامه نزدیک بشویم و در آن شب رابمانیم.»


و مردی بود از رامه تایم صوفیم از کوهستان افرایم، مسمی به القانه بن یروحام بن الیهو بن توحو بن صوف. و او افرایمی بود.


و ایشان بامدادان برخاسته، به حضور خداوند عبادت کردند و برگشته، به خانه خویش به رامه آمدند، و القانه زن خود حنا را بشناخت وخداوند او را به یاد آورد.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan