یوشع 10:2 - Persian Old Version

² ایشان بسیار ترسیدند زیراجبعون، شهر بزرگ، مثل یکی از شهرهای پادشاه نشین بود، و مردانش شجاع بودند.

هزارۀ نو

² بسیار ترسید زیرا جِبعون شهری بزرگ بود، همچون یکی از شهرهای پادشاه‌نشین، و از عای بزرگتر بود و مردانش همه جنگاور بودند.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

² او و مردم اورشلیم با شنیدن این خبرها بسیار ترسیدند، زیرا جبعون مانند دیگر شهرهای پادشاه نشین، بزرگ بود حتی بزرگتر از عای و مردمانش جنگجویانی شجاع بودند.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

² پس مردم اورشلیم بی‌اندازه ترسیدند چون جِبعون مانند همۀ پایتخت‌های دیگر، شهری مهم و بزرگ‌تر از عای بود و همچنین مردانی دلاور و جنگجو داشت.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

² بسيار ترسيدند. زيرا جِبعون، شهری بزرگ بود، همانند يکی از شهرهای پادشاه نشين، و مردانش همه جنگاور بودند.

یوشع 10:2 Iomraidhean Croise

۲سموئیل 12:26

و یوآب با ربه بنی عمون جنگ کرده، شهرپادشاه نشین را گرفت.

امثال 10:24

خوف شریران به ایشان میرسد، و آرزوی عادلان به ایشان عطا خواهد شد.

تثنیه 11:25

و هیچکس یارای مقاومت با شمانخواهد داشت، زیرا یهوه خدای شما ترس و خوف شما را بر تمامی زمین که به آن قدم میزنیدمستولی خواهد ساخت، چنانکه به شما گفته است.

تثنیه 2:25

امروز شروع کرده، خوف و ترس تورا بر قومهای زیر تمام آسمان مستولی میگردانم، و ایشان آوازه تو را شنیده، خواهندلرزید، و از ترس تو مضطرب خواهند شد.»

تثنیه 28:10

و جمیع امتهای زمین خواهند دید که نام خداوند بر تو خوانده شده است، و از تو خواهند ترسید.

عبرانیان 10:27

بلکه انتظار هولناک عذاب و غیرت آتشی که مخالفان را فرو خواهد برد.

عبرانیان 10:31

افتادن بهدستهای خدای زنده چیزی هولناک است.

یوشع 2:24

و به یوشع گفتند: «هرآینه خداوند تمامی زمین را بهدست ما داده است و جمیع ساکنان زمین بهسبب ما گداخته شدهاند.»

یوشع 9:24

ایشان در جواب یوشع گفتند: «زیرا که بندگان تو را یقین خبر دادندکه یهوه، خدای تو، بنده خود موسی را امر کرده بود که تمامی این زمین را به شما بدهد، و همه ساکنان زمین را از پیش روی شما هلاک کنند، وبرای جانهای خود بهسبب شما بسیار ترسیدیم، پس این کار را کردیم.

یوشع 9:3

و اما ساکنان جبعون چون آنچه را که یوشع به اریحا و عای کرده بود شنیدند،

۱سموئیل 27:5

و داود به اخیش گفت: «الان اگر من در نظر توالتفات یافتم مکانی به من در یکی از شهرهای صحرا بدهند تا در آنجا ساکن شوم، زیرا که بنده تو چرا در شهر دارالسلطنه با تو ساکن شود.»