ایّوب 7:16 - Persian Old Version

¹⁶ کاهیده میشوم ونمی خواهم تا به ابد زنده بمانم. مرا ترک کن زیراروزهایم نفسی است.

هزارۀ نو

¹⁶ از زندگی بیزارم؛ نمی‌خواهم تا ابد زنده بمانم. مرا به حال خود واگذار که روزهایم دَمی بیش نیست.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹⁶ از زندگی بیزارم و نمی‌خواهم زنده بمانم. مرا به حال خود رها کن زیرا روزهایم دمی بیش نیست.

مژده برای عصر جدید

¹⁶ از زندگی بیزارم و دیگر نمی‌خواهم زندگی کنم، پس مرا به حال خود بگذار، زیرا از من نفسی بیش نمانده است.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹⁶ از زندگی بیزارم و دیگر نمی‌خواهم زندگی کنم، پس مرا به حال خود بگذار، زیرا زندگی من دَمی بیش نیست.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

¹⁶ بی قوت می‌شوم؛ نمی‌خواهم تا به ابد زنده بمانم. مرا به حال خود واگذار زیرا روزهایم دمی بیش نیست.

ایّوب 7:16 Iomraidhean Croise

پیدایش 27:46

و رفقه به اسحاق گفت: «بسبب دختران حت از جان خود بیزار شدهام. اگریعقوب زنی از دختران حت، مثل اینانی که دختران این زمینند بگیرد، مرا از حیات چه فایده خواهد بود.»

۱پادشاهان 19:4

و خودش سفر یک روزه به بیابان کرده، رفت و زیر درخت اردجی نشست و برای خویشتن مرگ را خواسته، گفت: «ای خداوند بس است! جان مرا بگیر زیرا که از پدرانم بهتر نیستم.»

ایّوب 10:1

«جانم از حیاتم بیزار است. پس ناله خود را روان میسازم و در تلخی جان خود سخن میرانم.

ایّوب 10:20

آیا روزهایم قلیل نیست؟ پس مراترک کن، و از من دست بردار تا اندکی گشاده روشوم،

ایّوب 14:6

از او رو بگردان تاآرام گیرد. و مثل مزدور روزهای خود را به انجام رساند.

ایّوب 6:9

و خدا راضی شود که مرا خرد کند، و دست خود را بلند کرده، مرامنقطع سازد!

ایّوب 7:15

به حدی که جانم خفه شدن را اختیار کرد و مرگ رابیشتر از این استخوانهایم.

ایّوب 7:7

به یاد آور که زندگی من باد است، و چشمانم دیگر نیکویی را نخواهد دید.

ایّوب 9:21

اگر کامل هستم، خویشتن رانمی شناسم، و جان خود را مکروه میدارم.

مزامیر 144:4

انسان مثل نفسی است و روزهایش مثل سایهای است که میگذرد.

مزامیر 39:10

بلای خود را از من بردار زیرا که از ضرب دست تو من تلف میشوم.

مزامیر 39:13

روی (خشم )خود را از من بگردان تا فرحناک شوم قبل از آنکه رحلت کنم و نایاب گردم.

مزامیر 39:6

اینک انسان در خیال رفتار میکند و محض بطالت مضطرب میگردد. ذخیره میکند و نمی داند کیست که ازآن تمتع خواهد برد.

مزامیر 62:9

البته بنی آدم بطالتاند و بنی بشر دروغ. در ترازو بالا میروندزیرا جمیع از بطالت سبکترند.

مزامیر 78:33

بنابراین، روزهای ایشان را در بطالت تمام کرد و سالهای ایشان را درترس.

مزامیر 78:39

و به یاد آورد که ایشان بشرند، بادی که میرود و بر نمی گردد.

جامعه 2:17

لهذا من از حیات نفرت داشتم زیرا اعمالی که زیر آفتاب کرده میشود، در نظر من ناپسندآمد چونکه تمام بطالت و درپی باد زحمت کشیدن است.

اِرمیا 8:3

و یهوه صبایوت میگوید که تمامی بقیه این قبیله شریر که باقی میمانند در هر مکانی که باقیمانده باشند و من ایشان را بسوی آن رانده باشم مرگ را بر حیات ترجیح خواهند داد.

یونس 4:3

پس حالای خداوند جانم را از من بگیر زیرا که مردن از زنده ماندن برای من بهتر است.»

یونس 4:8

و چون آفتاب برآمد خدا بادشرقی گرم وزانید و آفتاب بر سر یونس تابید به حدی که بیتاب شده، برای خود مسالت نمود که بمیرد و گفت: «مردن از زنده ماندن برای من بهتراست.»