Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




یوحنا 20:17 - Persian Old Version

17 عیسی بدو گفت: «مرا لمس مکن زیرا که هنوزنزد پدر خود بالا نرفتهام. و لیکن نزد برادران من رفته، به ایشان بگو که نزد پدر خود و پدر شما وخدای خود و خدای شما میروم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

17 عیسی به او گفت: «بر من میاویز، زیرا هنوز نزد پدر صعود نکرده‌ام. بلکه نزد برادرانم برو و به آنها بگو که نزد پدر خود و پدر شما و خدای خود و خدای شما صعود می‌کنم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

17 عیسی فرمود: «به من دست نزن، چون هنوز نزد پدرم بالا نرفته‌ام. ولی برو و برادرانم را پیدا کن و به ایشان بگو که من نزد پدر خود و پدر شما و خدای خود و خدای شما بالا می‌روم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

17 عیسی به او گفت: «به من دست نزن! زیرا هنوز به نزد پدر بالا نرفته‌ام امّا نزد برادران من برو و به آنان بگو كه اكنون نزد پدر خود و پدر شما و خدای خود و خدای شما بالا می‌روم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

17 عیسی به او گفت: «مرا لمس نکن، زیرا هنوز نزد پدر بالا نرفته‌ام، امّا نزد برادران من برو و به آنان بگو که اکنون نزد پدر خود و پدر شما و خدای خود و خدای شما بالا می‌روم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس به زبان بندری

17 عیسی به اُ ایگو: «به مه دَس مَزَن، چونکه هِنوزا پهلو بَپ آسَمُنی خو بالا نَرَفتَم. ولی حد کاکائُم بِرَه و بهشُ بِگَه که پهلو بَپ خو و بَپ شما و خدا خو و خدای شما بالا اَرَم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




یوحنا 20:17
48 Iomraidhean Croise  

پس او به جیحزی گفت: «کمر خود راببند و عصای مرا بهدستت گرفته، برو و اگر کسی را ملاقات کنی، او را تحیت مگو و اگر کسی تو راتحیت گوید، جوابش مده و عصای مرا بر روی طفل بگذار.»


پس به یکدیگر گفتند: «ما خوب نمی کنیم؛ امروز روز بشارت است و ما خاموش میمانیم واگر تا روشنایی صبح به تاخیر اندازیم، بلایی به ماخواهد رسید، پس الان بیایید برویم و به خانه پادشاه خبر دهیم.»


نام تو را به برادران خود اعلام خواهم کرد. در میان جماعت تو راتسبیح خواهم خواند.


آنگاه به مذبح خدا خواهم رفت، بسوی خدایی که سرور و خرمی من است. و توراای خدا، خدای من با بربط تسبیح خواهم خواند.


زیرا این خدا، خدای ماست تاابدالاباد و ما را تا به موت هدایت خواهد نمود.


براعلی علیین صعود کرده، و اسیران را به اسیری بردهای. از آدمیان بخششها گرفتهای. بلکه ازفتنه انگیزان نیز تا یهوه خدا در ایشان مسکن گیرد.


او مرا خواهد خواند که تو پدر من هستی، خدای من و صخره نجات من.


مترس زیرا که من با توهستم و مشوش مشو زیرا من خدای تو هستم. تورا تقویت خواهم نمود و البته تو را معاونت خواهم داد و تو را بهدست راست عدالت خوددستگیری خواهم کرد.


اما خداوند میگوید: «اینست عهدی که بعد از این ایام با خاندان اسرائیل خواهم بست. شریعت خود را در باطن ایشان خواهم نهاد و آن را بر دل ایشان خواهم نوشت و من خدای ایشان خواهم بود و ایشان قوم من خواهند بود.


و ایشان قوم من خواهند بود ومن خدای ایشان خواهم بود.


و در زمینی که به پدران شما دادم ساکن شده، قوم من خواهید بود و من خدای شما خواهم بود.


و مسکن من برایشان خواهد بود و من خدای ایشان خواهم بود وایشان قوم من خواهند بود.


زیرا هرکه اراده پدر مرا که در آسمان است بهجا آورد، همان برادر و خواهر و مادر من است.»


پادشاه درجواب ایشان گوید: هرآینه به شما میگویم، آنچه به یکی از این برادران کوچکترین من کردید، به من کردهاید.


و به زودی رفته شاگردانش را خبر دهید که ازمردگان برخاسته است. اینک پیش از شما به جلیل میرود. در آنجا او را خواهید دید. اینک شما را گفتم.»


اما در باب مردگان که برمی خیزند، در کتاب موسی در ذکربوته نخواندهاید چگونه خدا او را خطاب کرده، گفت که منم خدای ابراهیم و خدای اسحاق وخدای یعقوب.


و خداوند بعد از آنکه به ایشان سخن گفته بود، به سوی آسمان مرتفع شده، بهدست راست خدا بنشست.


وکیسه و توشهدان و کفشها با خود برمدارید وهیچکس را در راه سلام منمایید،


و قبل از عید فصح، چون عیسی دانست که ساعت او رسیده است تا از این جهان بهجانب پدر برود، خاصان خود را که در این جهان محبت مینمود، ایشان را تا به آخر محبت نمود.


عیسی با اینکه میدانست که پدر همهچیز را بهدست او داده است و از نزد خدا آمده و بهجانب خدا میرود،


در خانه پدر من منزل بسیار است والا به شما میگفتم. میروم تا برای شما مکانی حاضر کنم،


شنیدهاید که من به شما گفتم میروم و نزد شمامی آیم. اگر مرا محبت مینمودید، خوشحال میگشتید که گفتم نزد پدر میروم، زیرا که پدربزرگتر از من است.


عیسی بدو گفت: «من راه و راستی و حیات هستم. هیچکس نزد پدر جز به وسیله من نمی آید.


از نزد پدر بیرون آمدم و در جهان وارد شدم، و باز جهان را گذارده، نزد پدر میروم.»


بعد از این در جهان نیستم اما اینها در جهان هستند و من نزدتو میآیم. ای پدر قدوس اینها را که به من دادهای، به اسم خود نگاه دار تا یکی باشندچنانکه ما هستیم.


ای پدر عادل، جهان تو را نشناخت، اما من تو راشناختم؛ و اینها شناختهاند که تو مرا فرستادی.


و الان توای پدر مرا نزدخود جلال ده، به همان جلالی که قبل از آفرینش جهان نزد تو داشتم.


پس به توما گفت: «انگشت خود را به اینجا بیاور و دستهای مرا ببین و دست خود رابیاور و بر پهلوی من بگذار و بیایمان مباش بلکه ایمان دار.»


آنگاه عیسی گفت: «اندک زمانی دیگر با شما هستم، بعد نزدفرستنده خود میروم.


زیرا آنانی را که از قبل شناخت، ایشان را نیز پیش معین فرمود تا به صورت پسرش متشکل شوند تا او نخست زاده ازبرادران بسیار باشد.


و شما را پدر خواهم بود و شما مرا پسران ودختران خواهید بود؛ خداوند قادر مطلق میگوید.»


زیرا همگی شما بوسیله ایمان در مسیح عیسی، پسران خدا میباشید.


لکن الحال مشتاق وطنی نیکوتر یعنی (وطن ) سماوی هستند و از اینرو خدا از ایشان عار ندارد که خدای ایشان خوانده شود، چونکه برای ایشان شهری مهیا ساخته است.


وخداوند میگوید این است آن عهدی که بعد از آن ایام با خاندان اسرائیل استوار خواهم داشت که احکام خود را در خاطر ایشان خواهم نهاد و بردل ایشان مرقوم خواهم داشت و ایشان را خداخواهم بود و ایشان مرا قوم خواهند بود.


متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح که بحسب رحمت عظیم خود ما رابوساطت برخاستن عیسی مسیح از مردگان از نوتولید نمود برای امید زنده،


ای حبیبان، الان فرزندان خدا هستیم و هنوز ظاهر نشده است آنچه خواهیم بود؛ لکن میدانیم که چون او ظاهر شود، مانند او خواهیم بود زیرا او را چنانکه هست خواهیم دید.


و آوازی بلنداز آسمان شنیدم که میگفت: «اینک خیمه خدا باآدمیان است و با ایشان ساکن خواهد بود و ایشان قوم های او خواهند بود و خود خدا با ایشان خدای ایشان خواهد بود.


و هرکه غالب آید، وارث همهچیز خواهد شد، و او را خدا خواهم بود و او مرا پسر خواهد بود.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan