Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِرمیا 38:27 - Persian Old Version

27 پس جمیع سروران نزد ارمیا آمده، از اوسوال نمودند و او موافق همه این سخنانی که پادشاه به او امر فرموده بود به ایشان گفت. پس ازسخنگفتن با او باز ایستادند چونکه مطلب فهمیده نشد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

27 از قضا صاحبمنصبان جملگی نزد اِرمیا آمده، از او سئوال کردند، و او نیز مطابق هرآنچه پادشاه فرموده بود، بدیشان پاسخ گفت. پس ایشان از سخن گفتن با او دست کشیدند، زیرا هیچ‌کس گفتگوی او و پادشاه را نشنیده بود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

27 همان‌طور هم شد. طولی نکشید که تمام بزرگان، نزد من آمدند و پرسیدند که با پادشاه چه گفتگویی داشته‌ام. من نیز همان‌گونه که پادشاه گفته بود، به آنها جواب دادم. ایشان هم نتوانستند کار دیگری بکنند، زیرا کسی سخنان من و پادشاه را نشنیده بود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

27 بعد از آن، تمام درباریان نزد من آمدند و از من می‌پرسیدند و من به ‌آنها دقیقاً همان چیزی را گفتم که پادشاه به من گفته بود بگویم. آنها دیگر نمی‌توانستند کاری کنند، چون صحبت ما را نشنیده‌ بودند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

27 سپس تمام درباریان نزد من آمده از من دربارهٔ گفتگویم با پادشاه سؤال کردند، و من دقیقاً همان چیزی را به ‌آن‌ها گفتم که پادشاه به من گفته بود بگویم. آن‌ها دیگر سؤالی نکردند، چون صحبت ما را نشنیده‌ بودند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

27 پس تمامی سروران نزد اِرمیا آمده، از او سؤال نمودند و او مطابق همه این سخنانی که پادشاه به او امر فرموده بود، به ایشان گفت. پس از سخن‌گفتن با او باز ایستادند، زیرا هیچ‌کس گفتگوی او و پادشاه را نشنیده بود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِرمیا 38:27
7 Iomraidhean Croise  

و الیشع، ایشان را گفت: «راه این نیست و شهر این نیست. از عقب من بیاییدو شما را به کسیکه میطلبید، خواهم رسانید.» پس ایشان را به سامره آورد.


و اگرسروران بشنوند که با تو گفتگو کردهام و نزدتو آمده، تو را گویند تمنا اینکه ما را از آنچه به پادشاه گفتی و آنچه پادشاه به تو گفت اطلاع دهی و آن را از ما مخفی نداری تا تو رابه قتل نرسانیم،


آنگاه به ایشان بگو: من عرض خود را به حضور پادشاه رسانیدم تا مرابه خانه یوناتان باز نفرستد تا در آنجانمیرم.»


و ارمیا در صحن زندان تا روز فتح شدن اورشلیم ماند و هنگامی که اورشلیم گرفته شد در آنجا بود.


چون پولس فهمید که بعضی از صدوقیان وبعضی از فریسیانند، در مجلس ندا درداد که «ای برادران، من فریسی، پسر فریسی هستم و برای امید و قیامت مردگان از من بازپرس میشود.»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan