Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِرمیا 38:13 - Persian Old Version

13 پس ارمیا را با ریسمانها کشیده، اورا از سیاه چال برآوردند و ارمیا در صحن زندان ساکن شد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

13 پس اِرمیا را با طنابها بالا کشیده، او را از آب‌انبار بیرون آوردند. و اِرمیا در حیاط قراولان ماند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

13 مرا بیرون کشیدند و به زندان قصر پادشاه بازگرداندند تا همان جا بمانم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

13 و آنها مرا از چاه بیرون آوردند. بعد از آن مرا در محوطهٔ کاخ نگه داشتند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

13 و آن‌ها مرا از چاه بیرون آوردند و مرا در محوطۀ کاخ نگاه داشتند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

13 پس اِرمیا را با ریسمانها کشیده، او را از آب‌انبار برآوردند و اِرمیا در صحن کشیکچیان ساکن شد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِرمیا 38:13
17 Iomraidhean Croise  

و چون تجار مدیانی در گذر بودند، یوسف را از چاه کشیده، برآوردند، و یوسف را به اسماعیلیان به بیست پاره نقره فروختند. پس یوسف را به مصر بردند.


و بگو پادشاه چنین میفرماید: این شخص را در زندان بیندازید و اورا به نان تنگی و آب تنگی بپرورید تا من به سلامتی برگردم.»


و فالال بن اوزای از برابر زاویه وبرجی که از خانه فوقانی پادشاه خارج و نزدزندانخانه است، تعمیر نمود و بعد از او فدایا ابن فرعوش،


مردان خون ریز از مرد کامل نفرت دارند، اما راستان سلامتی جان او را طالبند.


آنگاه روسا و تمامی قوم به کاهنان و انبیاگفتند که «این مرد مستوجب قتل نیست زیرا به اسم یهوه خدای ما به ما سخن گفته است.»


و در آن وقت لشکر پادشاه بابل اورشلیم را محاصره کرده بودندو ارمیا نبی در صحن زندانی که در خانه پادشاه یهودا بود محبوس بود.


پس صدقیا پادشاه امر فرمود که ارمیا را درصحن زندان بگذارند. و هر روز قرص نانی ازکوچه خبازان به او دادند تا همه نان از شهر تمام شد. پس ارمیا در صحن زندان ماند.


و عبدملک حبشی به ارمیا گفت: «این پارچه های مندرس و رقعه های پوسیده رازیر بغل خود در زیر ریسمانها بگذار.» و ارمیا چنین کرد.


و ارمیا در صحن زندان تا روز فتح شدن اورشلیم ماند و هنگامی که اورشلیم گرفته شد در آنجا بود.


پس ارمیا را گرفته او را در سیاه چال ملکیا ابن ملک که در صحن زندان بود انداختند و ارمیا را به ریسمانها فرو هشتند و در آن سیاه چال آب نبودلیکن گل بود و ارمیا به گل فرو رفت.


ای خداوند دعوی جان مرا انجام داده و حیات مرا فدیه نمودهای!


گفت: «چون مدعیان تو حاضر شوند، سخن تو را خواهم شنید.» و فرمود تا او را در سرای هیرودیس نگاه دارند.


اما بعد از انقضای دو سال، پورکیوس فستوس، خلیفه ولایت فیلکس شد و فیلکس چون خواست بر یهود منت نهد، پولس را در زندان گذاشت.


و چون به روم رسیدیم، یوزباشی زندانیان را بهسردار افواج خاصه سپرد. اما پولس را اجازت دادند که با یک سپاهی که محافظت او میکرد، در منزل خودبماند.


اما پولس دوسال تمام در خانه اجارهای خود ساکن بود و هرکه به نزد وی میآمد، میپذیرفت.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan