Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِرمیا 1:11 - Persian Old Version

11 پس کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: «ای ارمیا چه میبینی؟ گفتم: «شاخهای از درخت بادام میبینم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

11 و باز کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: «ای اِرمیا، چه می‌بینی؟» گفتم: «شاخۀ درخت بادام.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

11 سپس فرمود: «ارمیا، نگاه کن! چه می‌بینی؟» گفتم: «شاخه‌ای از درخت بادام!»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

11 خداوند به من گفت: «ارمیا، چه می‌بینی؟» در پاسخ گفتم: «یک شاخهٔ درخت بادام.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

11 خداوند به من گفت: «اِرمیا، چه می‌بینی؟» در پاسخ گفتم: «یک شاخۀ درخت بادام.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

11 پس کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: «ای اِرمیا، چه می‌بینی؟» گفتم: «شاخه‌ای از درخت بادام می‌بینم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِرمیا 1:11
11 Iomraidhean Croise  

و یعقوب چوبهای تر و تازه از درخت کبوده و بادام و چنار برای خود گرفت، و خطهای سفید در آنها کشید، و سفیدی را که در چوبها بود، ظاهر کرد.


همچنان کلام من که از دهانم صادر گردد خواهد بود. نزد من بیثمر نخواهدبرگشت بلکه آنچه را که خواستم بجا خواهدآورد و برای آنچه آن را فرستادم کامران خواهدگردید.


وخداوند مرا گفت: «ای ارمیا چه میبینی؟» گفتم: «انجیر. اما انجیرهای نیکو، بسیار نیکو است وانجیرهای بد بسیار بد است که از بدی آن رانمی توان خورد.»


زیرا من که یهوه هستم سخن خواهم گفت و سخنی که من میگویم، واقع خواهد شد و بار دیگر تاخیرنخواهد افتاد. زیرا خداوند یهوه میگوید: ای خاندان فتنه انگیز در ایام شما سخنی خواهم گفت و آن را به انجام خواهم رسانید.»


بنابراین به ایشان بگو: خداوند یهوه چنین میفرماید که هیچ کلام من بعد از این تاخیرنخواهد افتاد. و خداوند یهوه میفرماید: کلامی که من میگویم واقع خواهد شد.»


اینک آنروز هان میآید! اجل تو بیرون آمده و عصا شکوفه آورده و تکبر، گل کرده است.


و خداوند مرا گفت: «ای عاموس چه میبینی؟» گفتم: «شاقولی.» خداوند فرمود: «اینک من شاقولی در میان قوم خود اسرائیل میگذارم و بار دیگر از ایشان درنخواهم گذشت.


و گفت: «ای عاموس چه میبینی؟» من جواب دادم که «سبدی از میوه.» و خداوند به من گفت: «انتها بر قوم من اسرائیل رسیده است و از ایشان دیگر درنخواهم گذشت.»


و به من گفت: «چه چیز میبینی؟» گفتم: «نظر کردم و اینک شمعدانی که تمامش طلاست و روغندانش بر سرش و هفت چراغش بر آن است و هر چراغ که بر سرش میباشد هفت لوله دارد.


و او مرا گفت: «چه چیز میبینی؟» گفتم: «طوماری پران میبینم که طولش بیست ذراع و عرضش ده ذراع میباشد.»


و در فردای آن روز چون موسی به خیمه شهادت داخل شد، اینک عصای هارون که بجهت خاندان لاوی بودشکفته بود، و شکوفه آورده و گل داده، و بادام رسانیده بود.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan