Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




داوران 17:10 - Persian Old Version

10 میخااو را گفت: «نزد من ساکن شو و برایم پدر و کاهن باش، و من تو را هر سال ده مثقال نقره و یک دست لباس و معاش میدهم.» پس آن لاوی داخل شد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

10 میکاه به او گفت: «نزد من بمان و برایم پدر و کاهن باش، و من سالی ده پاره نقره و یک دست لباس به تو خواهم داد و معاشت را تأمین خواهم کرد.» پس آن لاوی به خانۀ میکاه درآمد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

10-11 میخا گفت: «اگر بخواهی می‌توانی پیش من بمانی و کاهن من باشی. سالیانه ده مثقال نقره، یک دست لباس و خوراک به تو خواهم داد.» آن لاوی جوان موافقت کرد و پیش او ماند. میخا او را چون یکی از پسرانش می‌دانست

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

10 میخا به او گفت: «بیا با من زندگی کن و برای من پدر و کاهن باش. من به تو سالانه ده تکه نقره، یک دست لباس و هزینه زندگی می‌دهم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

10 میکاه به او گفت: «بیا با من زندگی کن و برای من پدر و کاهن باش. من به تو سالانه ده تکّه نقره، یک دست لباس و هزینهٔ زندگی می‌دهم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

10 ميخا او را گفت: «نزد من ساکن شو و برايم پدر و کاهن باش، و من تو را هر سال ده پاره نقره و يک دست لباس و معاش می‌دهم.» پس آن لاوی به خانه میخا داخل شد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




داوران 17:10
17 Iomraidhean Croise  

و الان شما مرااینجا نفرستادید، بلکه خدا، و او مرا پدر بر فرعون و آقا بر تمامی اهل خانه او و حاکم بر همه زمین مصر ساخت.


و الیشع به بیماریای که از آن مرد، مریض شد و یوآش، پادشاه اسرائیل، نزد وی فرود شده، بر او بگریست و گفت: «ای پدر من! ای پدر من! ای ارابه اسرائیل و سوارانش!»


و چون الیشع این را بدید فریاد برآورد که «ای پدرم! ای پدرم! ارابه اسرائیل و سوارانش! پس او را دیگر ندیدو جامه خود را گرفته، آن را به دو حصه چاک زد.


آنگاه پادشاه اسرائیل چون ایشان را دید، به الیشع گفت: «ای پدرم آیا بزنم؟ آیا بزنم؟»


برای مسکینان پدر بودم، و دعوایی را که نمی دانستم، تفحص میکردم.


و او را بهجامه تو ملبس ساخته به کمربندت محکم خواهم ساخت و اقتدار تو را بهدست اوخواهم داد و او ساکنان اورشلیم و خاندان یهودارا پدر خواهد بود.


و مرا در میان قوم من برای مشت جویی و لقمه نانی بیحرمت میکنید چونکه به قوم من که به دروغ شما گوش میگیرند دروغ گفته، جانهایی را که مستوجب موت نیستندمی کشید و جانهایی را که مستحق حیات نمی باشند زنده نگاه میدارید.


گفت: «مرا چند خواهید داد تا او را به شماتسلیم کنم؟ «ایشان سی پاره نقره با وی قراردادند.


و این را نه از آنرو گفت که پروای فقرا میداشت، بلکه از آنرو که دزد بود وخریطه در حواله او و از آنچه در آن انداخته میشد برمی داشت.


زیرا که طمع ریشه همه بدیهااست که بعضی چون درپی آن میکوشیدند، ازایمان گمراه گشته، خود را به اقسام دردهاسفتند.


گله خدا را که در میان شماست بچرانید ونظارت آن را بکنید، نه به زور بلکه به رضامندی ونه بجهت سود قبیح بلکه به رغبت؛


و آن لاوی راضی شد که با او ساکن شود، و آن جوان نزد او مثل یکی از پسرانش بود.


و میخا اورا گفت: «از کجا آمدهای؟» او در جواب وی گفت: «من لاوی هستم از بیت لحم یهودا، ومی روم تا هر جایی که بیابم ماوا گزینم.»


او به ایشان گفت: «میخا با من چنین و چنان رفتار نموده است، و مرااجیر گرفته، کاهن او شدهام.»


و واقع خواهد شد که هرکه درخانه تو باقی ماند، آمده، نزد او به جهت پارهای نقره و قرص نانی تعظیم خواهد نمود و خواهدگفت: تمنا اینکه مرا به یکی از وظایف کهانت بگذار تا لقمهای نان بخورم.»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan