Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِشعیا 51:13 - Persian Old Version

13 و خداوندرا که آفریننده تو است که آسمانها را گسترانید وبنیاد زمین را نهاد فراموش کردهای و دائم تمامی روز از خشم ستمکار وقتی که به جهت هلاک کردن مهیا میشود میترسی. و خشم ستمکارکجا است؟

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

13 خداوند، آفرینندۀ خود را، فراموش کرده‌ای، که آسمانها را گسترانید و زمین را بنیان نهاد؛ تمام روز از خشم ستمکار هراسانی، آنگاه که آمادۀ هلاک کردن است. اما براستی خشم ستمکار کجاست؟

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

13 اما شما خداوند، آفرینندهٔ خود را فراموش کرده‌اید، او را که آسمان را همچون خیمه گسترانید و زمین را بنیان نهاد. چرا دائم از ظلم و ستم انسانها می‌ترسید و تمام روز از خشم دشمنان می‌هراسید؟ کجاست خشم ستمکیش آنها؟

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

13 آیا خداوندی که تو را آفریده، آسمانها را گسترانیده، و بنیاد زمین را نهاده است، فراموش کرده‌ای؟ چرا باید دایماً از غضب کسانی‌که بر تو ستم می‌کنند و از دست آنها که آمادهٔ نابود ساختن تو هستند، در هراس باشی؟ از غضب آنها دیگر ناراحت نخواهی بود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

13 آیا خداوندی را که تو را آفریده، آسمان‌ها را گسترانیده، و بنیاد زمین را نهاده است، فراموش کرده‌ای؟ چرا باید دائماً از غضب کسانی‌ که بر تو ستم می‌کنند و از دست آنانی که آمادۀ نابود ساختن تو هستند، در هراس باشی؟ اکنون غضب ستمگرانت کجا است؟

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

13 خداوند را که آفریننده تو است، فراموش کرده‌ای، که آسمانها را گسترانید و بنیاد زمین را نهاد؛ دائم تمامی روز از خشم ستمکار وقتی که به جهت هلاک کردن آماده می‌شود، می‌ترسی. و خشم ستمکار کجا است؟

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِشعیا 51:13
56 Iomraidhean Croise  

آنگاه زوجهاش زرش و همه دوستانش اورا گفتند: «داری به بلندی پنجاه ذراع بسازند وبامدادان، به پادشاه عرض کن که مردخای را بر آن مصلوب سازند. پس با پادشاه با شادمانی به ضیافت برو.» و این سخن به نظر هامان پسند آمده، امر کرد تا دار را حاضر کردند.


پس هامان را بر داری که برای مردخای مهیا کرده بود، مصلوب ساختند و غضب پادشاه فرو نشست.


آیا مثل او میتوانی فلک رابگسترانی که مانند آینه ریخته شده مستحکم است؟


که به تنهایی، آسمانها را پهن میکند و بر موجهای دریامی خرامد.


خویشتن را به نور مثل ردا پوشانیدهای.


لیکن اعمال او را به زودی فراموش کردند و مشورت اورا انتظار نکشیدند.


آنگاه خشم انسان تو راحمد خواهد گفت و باقی خشم را بر کمر خودخواهی بست.


بنابراین خداوند یهوه صبایوت چنین میگوید: «ای قوم من که در صهیون ساکنیداز آشور مترسید، اگرچه شما را به چوب بزند وعصای خود را مثل مصریان بر شما بلند نماید.


که این مثل رابر پادشاه بابل زده، خواهی گفت: چگونه آن ستمکار تمام شد و آن جور پیشه چگونه فانی گردید.


ای موآب بگذار که رانده شدگان من نزد تو ماوا گزینند. و برای ایشان از روی تاراج کننده پناه گاه باش. زیرا ظالم نابود میشود وتاراج کننده تمام میگردد و ستمکار از زمین تلف خواهد شد.


چونکه خدای نجات خود را فراموش کردی و صخره قوت خویش را به یاد نیاوردی بنابراین نهالهای دلپذیرغرس خواهی نمود و قلمه های غریب را خواهی کاشت.


آیا ندانسته ونشنیدهاید و از ابتدا به شماخبر داده نشده است و از بنیاد زمین نفهمیدهاید؟


او است که بر کره زمین نشسته است وساکنانش مثل ملخ میباشند. اوست که آسمانهارا مثل پرده میگستراند و آنها را مثل خیمه به جهت سکونت پهن میکند.


خدا یهوه که آسمانها را آفرید و آنها را پهن کرد و زمین و نتایج آن را گسترانید و نفس را به قومی که در آن باشندو روح را بر آنانی که در آن سالکند میدهد چنین میگوید:


و الان خداوند که آفریننده توای یعقوب، و صانع توای اسرائیل است چنین میگوید: «مترس زیرا که من تو را فدیه دادم و تو را به اسمت خواندم پس تو از آن من هستی.


خداوند که ولی تو است و تو را از رحم سرشته است چنین میگوید: من یهوه هستم وهمهچیز را ساختم. آسمانها را به تنهایی گسترانیدم و زمین را پهن کردم و با من که بود.


من زمین را ساختم وانسان را بر آن آفریدم. دستهای من آسمانها راگسترانید و من تمامی لشکرهای آنها را امرفرمودم.


زیرا یهوه آفریننده آسمان که خدا است که زمین را سرشت و ساخت و آن را استوار نمود و آن را عبث نیافرید بلکه به جهت سکونت مصور نمود چنین میگوید: «من یهوه هستم و دیگری نیست.


به تحقیق دست من بنیاد زمین را نهاد و دست راست من آسمانها را گسترانید. وقتی که آنها رامی خوانم با هم برقرار میباشند.


و به آنانی که بر تو ظلم نمایند گوشت خودشان راخواهم خورانید و به خون خود مثل شراب مست خواهند شد و تمامی بشر خواهند دانست که من یهوه نجاتدهنده تو و ولی تو و قدیر یعقوب هستم.»


در عدالت ثابت شده و از ظلم دور مانده، نخواهی ترسید و هم از آشفتگی دور خواهی ماند و به تو نزدیکی نخواهد نمود.


از که ترسان و هراسان شدی که خیانت ورزیدی و مرا بیاد نیاورده، این را در دل خود جاندادی؟ آیا من از زمان قدیم نیز ساکت نماندم پس از این جهت از من نترسیدی؟


و وی رابگو: باحذر و آرام باش مترس و دلت ضعیف نشود از این دودم مشعل دودافشان، یعنی ازشدت خشم رصین و ارام و پسر رملیا.


زیرا که یوغ باراو را و عصای گردنش یعنی عصای جفا کننده وی را شکستی چنانکه در روز مدیان کردی.


آیا دوشیزه زیور خود را یا عروس آرایش خود را فراموش کند؟ اما قوم من روزهای بیشمارمرا فراموش کردهاند.


اما صدقیا پادشاه به ارمیا گفت: «من ازیهودیانی که بطرف کلدانیان شدهاند میترسم، مبادا مرا بهدست ایشان تسلیم نموده، ایشان مراتفضیح نمایند.»


بهسبب کلدانیان زیرا که از ایشان میترسیدند چونکه اسماعیل بن نتنیا جدلیا ابن اخیقام را که پادشاه بابل او را حاکم زمین قرار داده بود کشته بود.


«او زمین را به قوت خود ساخت و ربع مسکون را به حکمت خویش استوار نمود. وآسمانها را به عقل خود گسترانید.


او که نصیب یعقوب است مثل آنها نمی باشد. زیرا که او سازنده همه موجودات است و (اسرائیل ) عصای میراث وی است و اسم او یهوه صبایوت میباشد.


الان اگر مستعد بشوید که چون آواز کرنا و سرنا و عود و بربط و سنتور وکمانچه و هر قسم آلات موسیقی را بشنوید به روافتاده، تمثالی را که ساختهام سجده نمایید، (فبها) و اما اگر سجده ننمایید، در همان ساعت در میان تون آتش ملتهب انداخته خواهید شد وکدام خدایی است که شما را از دست من رهایی دهد.»


و اگر نه، ای پادشاه تو را معلوم باد که خدایان تو را عبادت نخواهیم کرد و تمثال طلا را که نصب نمودهای سجده نخواهیم نمود.»


آنگاه نبوکدنصر از خشم مملو گردید وهیئت چهرهاش بر شدرک و میشک و عبدنغومتغیر گشت و متکلم شده، فرمود تا تون را هفت چندان زیاده تر از عادتش بتابند.


که در ساعت فرشته خداوند اورا زد زیرا که خدا را تمجید ننمود و کرم او راخورد که بمرد.


کجا است حکیم؟ کجا کاتب؟ کجا مباحث این دنیا؟ مگرخدا حکمت جهان را جهالت نگردانیده است؟


ای موت نیش تو کجا است وای گور ظفر تو کجا؟»


و به صخرهای که تو را تولید نمود، اعتناننمودی. و خدای آفریننده خود را فراموش کردی.


آنگاه با حذر باش مبادا خداوند را که تورا از زمین مصر، از خانه بندگی بیرون آورد، فراموش کنی.


پس باحذر باش، مبادا یهوه خدای خود رافراموش کنی و اوامر و احکام و فرایض او را که من امروز به تو امر میفرمایم، نگاه نداری.


و اگر جایی را که از آن بیرون آمدند، بخاطر میآوردند، هرآینه فرصت میداشتند که (بدانجا) برگردند.


و وحش گرفتار شد و نبی کاذب با وی که پیش او معجزات ظاهر میکرد تا به آنها آنانی را که نشان وحش رادارند و صورت او را میپرستند، گمراه کند. این هر دو، زنده به دریاچه آتش افروخته شده به کبریت انداخته شدند.


و بر عرصه جهان برآمده، لشکرگاه مقدسین و شهر محبوب را محاصره کردند. پس آتش از جانب خدا از آسمان فرو ریخته، ایشان رابلعید.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan