Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




پیدایش 37:11 - Persian Old Version

11 و برادرانش بر او حسدبردند، و اما پدرش، آن امر را در خاطر نگاه داشت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

11 و برادرانش بر او حسد ورزیدند ولی پدرش آن امر را به‌خاطر سپرد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

11 برادرانش به او حسادت می‌کردند، ولی پدرش دربارۀ خوابی که یوسف دیده بود، می‌اندیشید.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

11 برادران ‌یوسف‌ به او حسادت می‌ورزیدند. امّا پدرش ‌این‌ موضوع‌ را به‌خاطر سپرد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

11 پس برادران ‌یوسف‌ به او حسادت می‌ورزیدند. امّا پدرش ‌این‌ موضوع‌ را به‌خاطر سپرد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

11 و برادرانش بر او حسد بردند، لیکن پدرش آن امر را در خاطر نگاه داشت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




پیدایش 37:11
20 Iomraidhean Croise  

و گفت: «ای مبارک خداوند، بیا، چرا بیرون ایستادهای؟ من خانه را و منزلی برای شتران، مهیا ساختهام.»


و برادرانش برای چوپانی گله پدر خود، به شکیم رفتند.


و یوسف خوابها را که درباره ایشان دیده بود، بیاد آورد. پس بدیشان گفت: «شما جاسوسانید، و به جهت دیدن عریانی زمین آمدهاید.»


پس به موسی در اردو حسد بردند و به هارون، مقدس یهوه.


و تمامی محنت و هر کامیابی را دیدم که برای انسان باعث حسد از همسایه او میباشد. وآن نیز بطالت و درپی باد زحمت کشیدن است.


و حسد افرایم رفع خواهد شد ودشمنان یهودا منقطع خواهند گردید. افرایم بریهودا حسد نخواهد برد و یهودا افرایم را دشمنی نخواهد نمود.


ای خداوند دست تو برافراشته شده است امانمی بینند. لیکن چون غیرت تو را برای قوم ملاحظه کنند خجل خواهند شد. و آتش نیزدشمنانت را فرو خواهد برد.


انتهای امر تابه اینجا است. فکرهای من دانیال مرا بسیارمضطرب نمود و هیئتم در من متغیر گشت، لیکن این امر را در دل خود نگاه داشتم.»


زیرا که دانست او را از حسد تسلیم کرده بودند.


زیرا یافته بودکه روسای کهنه او را از راه حسد تسلیم کرده بودند.


امامریم در دل خود متفکر شده، این همه سخنان رانگاه میداشت.


پس با ایشان روانه شده، به ناصره آمد و مطیع ایشان میبود و مادر او تمامی این امور را درخاطر خود نگاه میداشت.


ولی چون یهود ازدحام خلق را دیدند، از حسد پرگشتند و کفر گفته، با سخنان پولس مخالفت کردند.


«و پطریارخان به یوسف حسد برده، او را به مصر فروختند. اما خدا با وی میبود


و حسد و قتل ومستی و لهو و لعب و امثال اینها که شما را خبرمی دهم چنانکه قبل از این دادم، که کنندگان چنین کارها وارث ملکوت خدا نمی شوند.


زیرا که ما نیز سابق بیفهم و نافرمانبردار وگمراه و بنده انواع شهوات و لذات بوده، در خبث و حسد بسر میبردیم که لایق نفرت بودیم و بریکدیگر بغض میداشتیم.


آیا گمان دارید که کتاب عبث میگوید روحی که او را در ما ساکن کرده است، تا به غیرت بر ما اشتیاق دارد؟


و شاول بسیار غضبناک شد، و این سخن در نظرش ناپسند آمده، گفت: «به داود ده هزاران دادند و به من هزاران دادند، پس غیر از سلطنت برایش چه باقی است.»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan