Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




پیدایش 30:20 - Persian Old Version

20 و لیه گفت: «خدا عطای نیکو به من داده است. اکنون شوهرم با من زیست خواهد کرد، زیرا که شش پسر برای او زاییدم.» پس او را زبولون نامید.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

20 آنگاه لیَه گفت: «خدا موهبتی نیکو به من ارزانی داشته است. حال، شوهرم مرا حرمت خواهد نهاد، زیرا شش پسر برایش آوردم.» پس آن پسر را زِبولون نامید.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

20 و گفت: «خدا به من هدیه‌ای نیکو داده است. از این پس شوهرم مرا احترام خواهد کرد، زیرا برایش شش پسر زاییده‌ام.» پس او را زبولون (یعنی «احترام») نامید.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

20 او گفت‌: «خدا هدیه‌ای عالی به‌ من ‌داده‌ است‌. حالا دیگر مورد توجّه ‌شوهرم‌ قرار می‌گیرم‌، چون ‌شش‌ پسر برای او زاییده‌ام.» پس ‌اسم‌ او را زبولون ‌گذاشت‌.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

20 لیّه گفت‌: «خدا هدیه‌ای نیکو به‌ من ‌داده‌ است‌. حالا دیگر مورد احترام ‌شوهرم‌ قرار می‌گیرم‌، چون ‌شش‌ پسر برای او زاییده‌ام.» پس ‌اسم‌ این پسر را زِبولون ‌گذاشت‌.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

20 و لیه گفت: «خدا عطای نیکو به من داده است. اکنون شوهرم مرا عزیز خواهد داشت، زیرا که شش پسر برای او زاییدم.» پس او را زبولون نامید.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




پیدایش 30:20
15 Iomraidhean Croise  

و باز آبستن شده، پسری زایید و گفت: «اکنون این مرتبه شوهرم با من خواهد پیوست، زیرا که برایش سه پسر زاییدم.» از این سبب او را لاوی نام نهاد.


وی را گفت: «آیا کم است که شوهر مرا گرفتی و مهر گیاه پسرمرا نیز میخواهی بگیری؟» راحیل گفت: «امشب به عوض مهر گیاه پسرت، با تو بخوابد.»


و بار دیگر لیه حامله شده، پسر ششمین برای یعقوب زایید.


و بعد از آن دختری زایید، و او را دینه نام نهاد.


مهر و پیشکش هر قدرزیاده از من بخواهید، آنچه بگویید، خواهم دادفقط دختر را به زنی به من بسپارید.»


پسران لیه: روبین نخست زاده یعقوب و شمعون و لاوی ویهودا و یساکار و زبولون.


وپسران زبولون: سارد و ایلون و یاحلئیل.


«زبولون، بر کنار دریا ساکن شود، و نزدبندر کشتیها. و حدود او تا به صیدون خواهدرسید.


آنجاست بنیامین صغیر، حاکم ایشان و روسای یهودامحفل ایشان. روسای زبولون و روسای نفتالی.


و هرگاه پدرش راضی نباشد که او را بدو دهد، موافق مهر دوشیزگان نقدی بدو باید داد.


و ناصره را ترک کرده، آمد و به کفرناحوم، به کناره دریا در حدودزبولون و نفتالیم ساکن شد.


و اینان یعنی روبین و جاد و اشیر وزبولون و دان و نفتالی بر کوه عیبال بایستند تانفرین کنند.


وباراق، زبولون و نفتالی را به قادش جمع کرد وده هزار نفر در رکاب او رفتند، و دبوره همراهش برآمد.


از افرایم آمدند، آنانی که مقر ایشان در عمالیق است. در عقب تو بنیامین با قومهای تو، و از ماکیرداوران آمدند. و از زبولون آنانی که عصای صف آرا را بهدست میگیرند.


و شاول گفت: «به داود چنین بگویید که پادشاه مهر نمی خواهد جز صد قلفه فلسطینیان تا ازدشمنان پادشاه انتقام کشیده شود.» و شاول فکرکرد که داود را بهدست فلسطینیان به قتل رساند.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan