پیدایش 30:14 - Persian Old Version

¹⁴ و در ایام درو گندم، روبین رفت و مهرگیاهها در صحرا یافت و آنها را نزدمادر خود لیه، آورد. پس راحیل به لیه گفت: «ازمهرگیاههای پسر خود به من بده.»

هزارۀ نو

¹⁴ به هنگام درو گندم، رِئوبین رفت و مهرگیاه‌ها در صحرا یافت و آنها را نزد مادرش لیَه برد. راحیل به لیَه گفت: «تمنا دارم از مهرگیاه‌های پسرت به من بدهی.»

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹⁴ روزی هنگام درو گندم، رئوبین مقداری مِهرگیاه که در کشتزاری روییده بود، یافت و آن را برای مادرش لیه آورد. راحیل از لیه خواهش نمود که مقداری از آن را به وی بدهد.

مژده برای عصر جدید

¹⁴ موقع‌ درو گندم‌، رئوبین‌ به ‌مزرعه ‌رفت‌. او مهر گیاهی پیدا كرد و آن را برای مادرش ‌لیه ‌آورد. راحیل ‌به ‌لیه‌ گفت‌: «خواهش ‌می‌كنم ‌مقداری از مهر گیاه‌ پسرت‌ را به‌ من ‌بده‌.»

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹⁴ موقع‌ درو گندم‌، رئوبین‌ به ‌مزرعه ‌رفت‌. او مهر گیاه پیدا کرد و آن‌ را برای مادرش ‌لیَه ‌آورد. راحیل ‌به ‌لیَه گفت‌: «خواهش ‌می‌کنم ‌مقداری از مِهرگیاه‌ پسرت‌ را به‌ من ‌بده‌.»

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

¹⁴ و در روزهای درو گندم، رِئوبین رفت و مِهر گیاهها در صحرا یافت و آنها را نزد مادر خود لیه آورد. پس راحیل به لیه گفت: «از مِهر گیاههای پسر خود به من بده.»

پیدایش 30:14 Iomraidhean Croise

پیدایش 25:30

و عیسو به یعقوب گفت: «از این آش ادوم (یعنی سرخ ) مرا بخوران، زیرا که واماندهام.» از این سبب او را ادوم نامیدند.

پیدایش 30:15

وی را گفت: «آیا کم است که شوهر مرا گرفتی و مهر گیاه پسرمرا نیز میخواهی بگیری؟» راحیل گفت: «امشب به عوض مهر گیاه پسرت، با تو بخوابد.»

پیدایش 30:16

ووقت عصر، چون یعقوب از صحرا میآمد، لیه به استقبال وی بیرون شده، گفت: «به من درآ، زیرا که تو را به مهرگیاه پسر خود اجیر کردم.» پس آنشب با وی همخواب شد.

غزل غزلها 7:13

مهر گیاههابوی خود را میدهد و نزد درهای ما هر قسم میوه نفیس تازه و کهنه هست که آنها را برای توای محبوب من جمع کردهام.

حزقیال 48:25

و نزد حد شمعون ازطرف مشرق تا طرف مغرب برای یساکار یک قسمت.