پیدایش 29:6 - Persian Old Version

⁶ بدیشان گفت: «بسلامت است؟» گفتند: «بسلامت، و اینک دخترش، راحیل، با گله او میآید.»

هزارۀ نو

⁶ یعقوب از آنان پرسید: «آیا سلامت است؟» گفتند: «آری، سلامت است، و اینک دخترش راحیل نیز با گله می‌آید.»

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁶ یعقوب پرسید: «حالِ او خوب است؟» گفتند: «بله، حالش خوب است. اینک دخترش راحیل نیز با گله‌اش می‌آید.»

مژده برای عصر جدید

⁶ او پرسید: «حالش‌ خوب ‌است‌؟» آنها جواب‌ دادند: «بله‌ خوب‌ است‌. نگاه‌ كن‌، این‌ دخترش ‌راحیل ‌است‌ كه ‌همراه ‌گلّه‌اش ‌می‌آید.»

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁶ او پرسید: «حالش‌ خوب ‌است‌؟» آن‌ها جواب‌ دادند: «بله‌، خوب‌ است‌. نگاه‌ کن‌، این‌ دخترش ‌راحیل ‌است‌ که ‌همراه ‌گلّه‌ٔ پدرش ‌می‌آید.»

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁶ به ایشان گفت: «به سلامت است؟» گفتند: «به سلامت است، و اینک دخترش راحیل با گله او می‌آید.»

پیدایش 29:6 Iomraidhean Croise

پیدایش 29:7

گفت: «هنوز روز بلند است و وقت جمع کردن مواشی نیست، گله را آب دهید ورفته، بچرانید.»

پیدایش 37:14

او راگفت: «الان برو و سلامتی برادران و سلامتی گله را ببین و نزد من خبر بیاور.» و او را از وادی حبرون فرستاد، و به شکیم آمد.

پیدایش 43:27

پس از سلامتی ایشان پرسید و گفت: «آیاپدرپیر شما که ذکرش را کردید، به سلامت است؟ و تا بحال حیات دارد؟»

۲سموئیل 20:9

و یوآب به عماسا گفت: «ای برادرم آیا به سلامت هستی؟» ویوآب ریش عماسا را بهدست راست خود گرفت تا او را ببوسد.

خروج 18:7

پس موسی به استقبال پدر زن خود بیرون آمد و او را تعظیم کرده، بوسیدو سلامتی یکدیگر را پرسیده، به خیمه درآمدند.

خروج 2:16

و کاهن مدیان را هفت دختر بود که آمدند و آب کشیده، آبخورها را پرکردند، تا گله پدر خویش را سیراب کنند.

۱سموئیل 17:22

و داود اسبابی را که داشت بهدست نگاهبان اسباب سپرد و به سوی لشکر دویده، آمد و سلامتی برادران خودرا بپرسید.

۱سموئیل 25:5

پس داود ده خادم فرستاد و داود به خادمان خود گفت که «به کرمل برآیید و نزد نابال رفته، اززبان من سلامتی او را بپرسید.