پیدایش 29:10 - Persian Old Version

¹⁰ اما چون یعقوب راحیل، دختر خالوی خود، لابان، و گله خالوی خویش، لابان را دید، یعقوب نزدیک شده، سنگ را از سر چاه غلطانید، و گله خالوی خویش، لابان را سیراب کرد.

هزارۀ نو

¹⁰ چون یعقوب، راحیل دخترِ دایی خود لابان و گلۀ دایی خود را دید پیش رفت و سنگ را از دهانۀ چاه غلطانید و گلۀ دایی خویش را آب داد.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹⁰ وقتی یعقوب دختر دایی خود، راحیل را دید که با گله لابان می‌آید، سنگ را از سر چاه برداشت و گلهٔ او را سیراب نمود.

مژده برای عصر جدید

¹⁰ وقتی یعقوب ‌دختر دایی خود، راحیل ‌را دید كه ‌با گلّه‌ آمده‌ است‌، بر سر چاه‌ رفت‌. سنگ‌ را از دهانهٔ چاه‌ كنار زد و گوسفندان ‌را آب‌ داد.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹⁰ وقتی یعقوب ‌دختر دایی خود راحیل ‌را دید که ‌با گلّه‌ آمده‌ است‌، بر سر چاه‌ رفت‌. سنگ‌ را از دهانۀ چاه‌ کنار زد و گلّهٔ دایی‌اش ‌را آب‌ داد.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

¹⁰ اما چون یعقوب راحیل، دختر دایی خود لابان، و گله دایی خویش لابان را دید، یعقوب نزدیک شده، سنگ را از سر چاه غلطانید و گله دایی خویش لابان را سیراب کرد.

پیدایش 29:10 Iomraidhean Croise

پیدایش 29:11

و یعقوب، راحیل را بوسید، وبه آواز بلند گریست.

پیدایش 29:9

و هنوز با ایشان در گفتگومی بود که راحیل، با گله پدر خود رسید. زیرا که آنها را چوپانی میکرد.

خروج 2:16

و کاهن مدیان را هفت دختر بود که آمدند و آب کشیده، آبخورها را پرکردند، تا گله پدر خویش را سیراب کنند.

خروج 2:17

وشبانان نزدیک آمدند، تا ایشان را دور کنند. آنگاه موسی برخاسته، ایشان را مدد کرد، و گله ایشان راسیراب نمود.