Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




پیدایش 28:16 - Persian Old Version

16 پس یعقوب ازخواب بیدار شد و گفت: «البته یهوه در این مکان است و من ندانستم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

16 آنگاه یعقوب از خواب برخاست و گفت: «بی‌گمان خداوند در این مکان است و من ندانستم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

16 سپس یعقوب از خواب بیدار شد و گفت: «بدون شک خداوند در این مکان حضور دارد و من ندانستم!»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

16 یعقوب ‌از خواب ‌بیدار شد و گفت‌: «خداوند در اینجاست‌. او در این ‌مكان‌ است ‌و من ‌این‌ را نمی‌دانستم‌.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

16 یعقوب ‌از خواب ‌بیدار شد و گفت‌: «به‌یقین خداوند در اینجا است‌. او در این ‌مکان‌ است ‌و من ‌نمی‌دانستم‌.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

16 پس یعقوب از خواب بیدار شد و گفت: «البته یهوه در این مکان است و من ندانستم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




پیدایش 28:16
14 Iomraidhean Croise  

پس سلیمان بیدار شد و اینک خواب بود وبه اورشلیم آمده، پیش تابوت عهد خداوند ایستاد، و قربانی های سوختنی گذرانید و ذبایح سلامتی ذبح کرده، برای تمامی بندگانش ضیافت نمود.


زیرا خدا یک دفعه تکلم میکند، بلکه دو دفعه و انسان ملاحظه نمی نماید.


اینک از من میگذرد و او را نمی بینم، و عبور میکند واو را احساس نمی نمایم.


از روح تو کجا بروم؟ و از حضور تو کجابگریزم؟


خدارا به قوت توصیف نمایید. جلال وی بر اسرائیل است و قوت او در افلاک. ای خدا از قدسهای خود مهیب هستی. خدای اسرائیل قوم خود راقوت و عظمت میدهد. متبارک باد خدا.


کیست مانند توای خداوند در میان خدایان؟کیست مانند تو جلیل در قدوسیت؟


چون خداوند دید که برای دیدن مایل بدان سومی شود، خدا از میان بوته به وی ندا درداد و گفت: «ای موسی! ای موسی!» گفت: «لبیک.»


گفت: «بدین جا نزدیک میا، نعلین خود را از پایهایت بیرون کن، زیرا مکانی که در آن ایستادهای زمین مقدس است.»


یهوه صبایوت را تقدیس نمایید و او ترس و خوف شما باشد.


در این حال بیدار شدم و نگریستم و خوابم برای من شیرین بود.


و او گفت: «الان سخنان مرا بشنوید: اگر در میان شما نبیای باشد، من که یهوه هستم، خود را در رویا بر اوظاهر میکنم و در خواب به او سخن میگویم.


و واقع شد چون یوشع نزد اریحا بود که چشمان خود را بالا انداخته، دید که اینک مردی با شمشیر برهنه در دست خود پیش وی ایستاده بود. و یوشع نزد وی آمده، او را گفت: «آیا تو از ماهستی یا از دشمنان ما؟»


سردار لشکر خداوند به یوشع گفت که «نعلین خود را از پایت بیرون کن زیرا جایی که توایستادهای مقدس است.» و یوشع چنین کرد.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan