پیدایش 26:9 - Persian Old Version9 پس ابی ملک، اسحاق را خوانده، گفت: «همانا این زوجه توست! پس چرا گفتی که خواهر من است؟» اسحاق بدو گفت: «زیرا گفتم که مبادابرای وی بمیرم.» Faic an caibideilهزارۀ نو9 پس اَبیمِلِک اسحاق را فرا خواند و گفت: «پس او همسر توست! در این صورت چرا گفتی: ”خواهر من است“؟» اسحاق پاسخ داد: «زیرا گفتم مبادا به سبب او جانم را از دست بدهم.» Faic an caibideilکتاب مقدس، ترجمۀ معاصر9 پس ابیملک، اسحاق را نزد خود خوانده، به او گفت: «چرا گفتی ربکا خواهرت است، در حالی که زن تو میباشد؟» اسحاق در جواب گفت: «چون میترسیدم برای تصاحب او مرا بکشند.» Faic an caibideilمژده برای عصر جدید9 ابیملک دستور داد اسحاق را آوردند و به او گفت: «این زن همسر تو میباشد، چرا گفتی خواهر توست؟» او جواب داد: «فكر كردم اگر بگویم او همسر من است، مرا خواهند كشت.» Faic an caibideilمژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳9 پس اَبیمِلِک، اسحاق را فراخواند و به او گفت: «این زن همسر تو است؛ چرا گفتی خواهر تو میباشد؟» او جواب داد: «فکر کردم اگر بگویم همسر من است، بهخاطر او مرا بکُشند.» Faic an caibideilکتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده9 پس اَبیمِلِک اسحاق را خوانده، گفت: «به یقین این همسر توست! پس چرا گفتی که خواهر من است؟» اسحاق به او گفت: «زیرا گفتم که مبادا به خاطر او بمیرم.» Faic an caibideil |