پیدایش 21:16 - Persian Old Version16 و به مسافت تیر پرتابی رفته، در مقابل وی بنشست، زیرا گفت: «موت پسر را نبینم.» و در مقابل او نشسته، آواز خود را بلند کرد وبگریست. Faic an caibideilهزارۀ نو16 سپس به مسافت پرتاب تیری از او دور شد و در جایی مقابل آنجا که او بود نشست، چون با خود گفت: «مردن پسر را نبینم.» و در همان حال که آنجا نشسته بود، صدایش را بلند کرد و بگریست. Faic an caibideilکتاب مقدس، ترجمۀ معاصر16 و خود حدود صد متر دورتر از او نشست و با خود گفت: «نمیخواهم ناظر مرگ فرزندم باشم.» و زارزار بگریست. Faic an caibideilمژده برای عصر جدید16 و خودش به اندازهٔ صد متر از آنجا دور شد. به خودش میگفت، «من طاقت ندارم مردن پسرم را ببینم» و همانطور كه آنجا نشسته بود، شروع كرد به گریهكردن. Faic an caibideilمژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳16 و خودش به اندازۀ مسافت پرتاب تیری از آنجا دور شده در مقابل او نشست. او با خودش میگفت: «من طاقت دیدن مرگ پسرم را ندارم.» همانطور که آنجا نشسته بود، شروع کرد به گریهکردن. Faic an caibideilکتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده16 و به مسافت پرتاب تیری در مقابل او بنشست، زیرا گفت: «مرگ پسر را نبینم.» و در مقابل او نشسته صدای خود را بلند کرد و بگریست. Faic an caibideil |